گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد يازدهم
دسته اوّل : زیان های معنوی
دسته دوم : خطرهای اجتماعی و فرهنگی



آخرت بخیل ، در پی دارد . این نتایج و پیامدها را می توان به پنج دسته ، تقسیم کرد :

دسته اوّل : زیان های معنوینخستین خطر و ضرر بخل برای بخیل ، این است که او را دچار فقرِ معنوی می نماید . در واقع ، بخیل در موازات بخل مادّی نسبت به دیگران ، از نظر معنوی نسبت به خود نیز بخل می ورزد . لذا قرآن کریم ، تصریح می فرماید : «وَ مَن یَبْخَلْ فَإِنَّمَا یَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ . (1) و هر کس بخل ورزد ، تنها به زیان خود ، بخل ورزیده است» . این فقر روحی ، سبب می شود که بخیل ، هر چه قدر داشته باشد ، باز هم احساس کمبود و نیاز و تنگ دستی کند . احساس تنگ دستی نیز تنگ شدن سینه و روح را به دنبال دارد . (2) و بدین سان ، آرامش و آسایش روانی از بخیل ، سلب می گردد و گرفتار رذایل اخلاقی دیگری مانند : بی شرمی و ناجوانْ مردی هم می شود . چنین شخصی ، آرزو می کند تا همه مردم در فقر و تنگ دستی به سر ببرند . (3)

دسته دوم : خطرهای اجتماعی و فرهنگینکات مهمّی که در زمینه خطرهای اجتماعی بخل در روایات آمده ، عبارت است از : نفرت عمومی از بخیل ، نداشتن دوست واقعی ، بی آبرویی ، بُریدن دوستان شخص و حتّی اعضای خانواده اش از او . (4)

.

1- .. محمّد : آیه 38 .
2- .. ر . ک : ص 379 (تنگ دلی) و (نداشتن آسایش) .
3- .. ر . ک : ص 381 (آرزوی فقر کردن برای مردم) .
4- .. ر . ک : ص383 (دشنام دادن مردم) و ص 385 (نفرت و دشمنی مردم) و ص387 (ننگ و شرمساری در میان مردم) و (خواری در میان مردم) و ص391 (بریدن پیوند خویشاوندی) و ص393 (نداشتن دوست) .

ص: 304



دسته سوم : خطرهای دینی
دسته چهارم : خطرهای اقتصادی
افزون بر زیان های اجتماعی بخل ، برای شخص بخیل ، این رذیله یکی از عوامل بروز فساد فرهنگی در نیازمندان جامعه نیز هست . (1) از سوی دیگر ، از آن جا که طبیعت آزمندی در نهاد بشر نهفته شده ، عموم مردم با دیدن ثروت انبوه افراد بخیل ، به این خصلت ، رو می آورند و در زندگی اجتماعی ، از آنها پیروی می کنند . از این رو ، افراد بخیل ، عملاً الگو و امر کننده به بخل نیز هستند و بدین سان ، فرهنگ بخل ، در جامعه توسعه می یابد و پایه های دین و دنیای مردم ، سست می گردد .

دسته سوم : خطرهای دینیخطرهای دینی بخل ، عبارت است از : سلبِ توفیق از بخیل در انجام دادن کارهای خیر ، هزینه کردن آنچه در راه خیر باید مصرف می کرده ، در کارهای زیانبار و گناه ، از بین رفتن پاداش کارهای نیک ، زوال ایمان ، خشم الهی ، دوری از خدا ، گسستگی رابطه بخیل با ولایت و محبّت آفریدگار جهان و در نهایت ، هلاکت معنوی . (2)

دسته چهارم : خطرهای اقتصادیافزون بر خطرهای روانی ، اجتماعی و دینی ، از نظر اقتصادی نیز بخل برای بخیل ، زیانبار و خطرناک است ؛ زیرا این رذیله سبب می شود که انسان نتواند از مال خود ، بهره مند شود ؛ بلکه زحمت تهیّه و نگهداری ثروت با اوست و استفاده از آن برای دیگران ، افزون بر آن بخل ، برکت مال او را از بین می برد و از اعتماد و رغبت

.

1- .. ر . ک : ص383 (فاسد شدن تهی دستان) .
2- .. ر . ک : ص395 (پیامدهای بخل / زیان های دینی) .

ص: 305



دسته پنجم : خطرهای اُخروی
8 . مانع بخل

دیگران در تعامل اقتصادی با او می کاهد و گاه موجب می شود که نعمت الهی به دیگری منتقل شود و گاه به تلف شدن آن می انجامد . (1)

دسته پنجم : خطرهای اُخرویبالاترین خطرهایی که بخیل را تهدید می کند : محرومیت از بهشت ، و گرفتار شدن به آتش دوزخ در جهان پس از مرگ و در روز قیامت است . با عنایت به همه آثار و پیامدهای خطرناک رذیله بُخل ، در متون اسلامی ، از این صفت به عنوان بدترین بیماری اخلاقی ، (2) یاد شده و در روایتی از امام علی علیه السلام ، جامع همه زشتی ها و ریشه همه بدی ها دانسته شده است : البُخلُ جامِعٌ لِمَساوِیِ العُیوبِ وَ هُوَ زِمامٌ یُقادُ بِهِ إلی کُلِّ سوءٍ . (3) بخل، گِرد آورنده خوهای زشت است . آن ، مهاری است که با آن ، [شخص] به سوی هر بدی ای کشانده می شود. و بدین سان ، انواع گناهان و رذایل اخلاقی و شرور ، مانند : نفاق ، قطع پیوند خانوادگی ، دروغ ، ظلم ، ریختن خون بی گناهان ، حلال شمردن محرّمات الهی و ناجوان مردی، در روایات اسلامی ، از آثار این صفت ناپسند ، شمرده شده است. (4)

8 . مانع بخلاصلی ترین مانع بخل ، ایمان به خدا و روز جزاست . اگر کسی حقیقتا خدا را باور کرده و معتقد باشد که پاداش آنچه را در راه او انفاق می کند ، به بهترین نحو دریافت می کند ، مال دوستی ، او را به بخل ، وادار نمی نماید . لذا در حدیثی نبوی ، در تبیین

.

1- .. ر . ک : ص413 (بخل و تنگ نظری / فصل چهارم / پیامدهای بخل / زیان های اقتصادی) .
2- .. ر . ک : ص 333 (بخل و تنگ نظری / فصل دوم / نکوهش بخل) .
3- .. ر . ک : ص340 ح 76 .
4- .. ر . ک : ص419 (بخل و تنگ نظری / فصل چهارم / پیامدهای بخل / زیان های اُخروی) .

ص: 306

صفات مؤمن ، می خوانیم : وَ لا یَغلِبُهُ الشُّحُّ عَن مَعروفٍ یُریدُهُ . (1) و بخل ورزیدن از احسانی که اراده کرده تا آن را انجام دهد ، بر او چیره نمی آید. کمترین نقش ایمان در پیشگیری از بخل ، این است که شخص مؤمن ، نمی تواند نسبت به پرداخت حقوق واجب خود ، بی تفاوت باشد : لا یَجتَمِعُ الشُّحُّ وَ الإِیمانُ فی جَوفِ رَجُلٍ مُسلِمٍ . (2) بخل و ایمان ، در درون مرد مسلمان ، با هم گِرد نمی آیند . و در بالاترین مراتب ایمان ، نه تنها رذیله بخل از انسان ، زائل می گردد ؛ بلکه به بالاترین مراتب سخاوت که ایثار است ، دست می یابد : «وَ الَّذِینَ تَبَوَّءُو الدَّارَ وَ الْاءِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَ لَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِّمَّا أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ . (3) و [ نیز ]کسانی که قبل از [ مهاجران ]در [ مدینه ]جای گرفته و ایمان آورده اند؛ هر کس را که به سوی آنان کوچ کرده دوست دارند؛ و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است در دلهایشان حسدی نمی یابند؛ و هر چند در خودشان احتیاجی [ مبرم ]باشد، آنها را بر خودشان مقدّم می دارند» . کرامت و بزرگواری نفس نیز در پیشگیری از صفت بخل ، نقشی اساسی دارد . ممکن است کسی مؤمن نباشد ، ولی سیادت و شرافتِ ذاتی ، او را به سخاوت و گشاده دستی وا دارد ، چنان که در حدیثی نبوی آمده است : إنَّ السَّیِّدَ لا یَکونُ بَخیلاً . (4) سَرور ( آقا ) ، بخیل نیست .

.

1- .. ر . ک : ص 436 ح 286 .
2- .. ر . ک : ص 436 ح 288 .
3- .. حشر : آیه 9 .
4- .. ر . ک : ص 444 ح 309 .

ص: 307



9 . بُخل نیکو!

در کنار تقویت ایمان و کرامت نفس ، دعا و استمداد از خداوند متعال نیز برای پیشگیری از این صفت رذیله ، مؤثّر است . لذا در روایات متعدّدی ، از پیشوایان اسلام گزارش شده که آنان برای مصون ماندن از بخل ، به خداوند منّان ، پناه برده و از او استمداد کرده اند و بدین سان ، اهمّیت دعا و نقش آن را در زندگی ، به پیروان خود ، یادآوری نموده اند . (1)

9 . بُخل نیکو!پیش از این ، اشاره کردیم که بخل و شُحّ در متون اسلامی ، در معنای لغوی شان به کار رفته اند و لذا این واژه ها ، نه تنها در مفاهیم ضدّ ارزشی و امساک هایی که عقل آنها را ناپسند می داند ، کاربرد دارند ؛ بلکه در مفاهیم ارزشی و اِمساک هایی که از نظر عقل ، پسندیده اند نیز به کار رفته است ، مانند : بخل در دینداری ، بخل در رازداری ، بخل در صرف کردن بیهوده عمر و مال . گفتنی است که واژه های بخل و شح ، در قرآن کریم ، مفهوم ارزشی ندارند ؛ امّا در حدیث ، موارد متعدّدی وجود دارد که این واژه ها ، در مفاهیم ارزشی ، استعمال شده اند .

.

1- .. ر . ک : ص 445 (عوامل بازدارنده بخل / یاری خواستن از خدا) .

ص: 308

الفصل الأوّل : التعرّف علی البخل والشح1 / 1مَعنَی البُخلِ وَالشُّحِّأ ضِدُّ السَّخاءِالإمام الصادق علیه السلام فی بَیانِ جُنودِ العَقلِ :وَالسَّخاءُ وضِدُّهُ البُخلُ . (1)

ب ما زادَ الاِقتِصادَالإمام العسکری علیه السلام :إنَّ لِلسَّخاءِ مِقدارا فَإِن زادَ عَلَیهِ فَهُوَ سَرَفٌ ، ولِلحَزمِ مِقدارا ، فَإِن زادَ عَلَیهِ فَهُوَ جُبنٌ ، ولِلاِقتِصادِ مِقدارا ، فَإِن زادَ عَلَیهِ فَهُوَ بُخلٌ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :الفَرقُ بَینَ الاِقتِصادِ وَالبُخلِ : أنَّ الاِقتِصادَ تَمَسُّکُ الإِنسانِ بِما فی یَدِهِ خَوفا عَلی حُرِّیَّتِهِ وجاهِهِ مِنَ المَسأَلَهِ ؛ فَهُوَ یَضَعُ الشَّیءَ مَوضِعَهُ ، ویَصبِرُ عَمّا لا تَدعو ضَرورَهٌ إلَیهِ ، ویَصِلُ صَغیرَ بِرِّهِ بِعَظیمِ بِشرِهِ ؛ ولا یَستَکثِرُ مِنَ المَوَدّاتِ خَوفا مِن فَرطِ الإِجحافِ (3) بِهِ ، وَالبَخیلُ لا یُکافِئُ عَلی ما یُسدی (4) إلَیهِ ، ویَمنَعُ أیضا الیَسیرَ مَنِ استَحَقَّ الکَثیرَ ، ویَصبِرُ لِصَغیرِ ما یَجری عَلَیهِ عَلی کَثیرٍ مِنَ الذِّلَّهِ . (5)

.

1- .الکافی : ج 1 ص 23 ح 14 ، الخصال : ص 591 ح 3 ، علل الشرائع : ص 115 ح 10 ، المحاسن : ج 1 ص 314 ح 620 ، مشکاه الأنوار : ص 443 ح 1485 کلّها عن سماعه بن مهران ، بحار الأنوار : ج 1 ص 111 ح 7 .
2- .الدرّه الباهره : ص 43 ، بحار الأنوار : ج 69 ص 407 ح 115 .
3- .أجحفَتْ له : أذهَبَت مالَهُ ، وأفقرته الحاجه (تاج العروس : ج 12 ص 106 «جحف») .
4- .أسدی : وأولی وأعطی بمعنی (النهایه : ج 2 ص 356 «سدی») .
5- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 283 ح 239 .

ص: 309



فصل یکم : شناخت بخل و تنگ نظری

1 / 1 معنای بخل و تنگ نظری

الف - ضدّ سخاوتمندی
ب - افزون بر صرفه جویی (میانه روی)
فصل یکم : شناخت بخل و تنگ نظری1 / 1معنای بخل و تنگ نظریالف ضدّ سخاوتمندیامام صادق علیه السلام در بیان لشکریان خِرد :و [ از دیگر لشکریان خِرد ، ] بخشندگی است که ضدّ آن ، بخل است.

ب افزون بر صرفه جویی (میانه روی)امام عسکری علیه السلام :برای سخاوتمندی ، اندازه ای است که اگر از آن فزون تر شود ، آن ، زیاده روی است ؛ و برای دوراندیشی (احتیاط) ، اندازه ای است که اگر از آن فزون تر شود ، آن ، ترسویی است ؛ و برای صرفه جویی ، اندازه ای است که اگر از آن فزون تر شود ، آن ، بخل است.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :فرق بین صرفه جویی با بخل ، این است که: در صرفه جویی، انسان آنچه را در دستش دارد ، نگه می دارد ، چون نمی خواهد با درخواست کردن، آزادی و آبروی خویش را از بین ببرد. بنا بر این ، به جا خرج می کند و در برابر آنچه ضرورتی ندارد (نیازهای غیرضرور) ، شکیبایی می ورزد و اندکْ احسانش را با گشاده روییِ بسیار ، همراه می کند و در دوستی کردن زیاده روی نمی کند ؛ زیرا می ترسد که دارایی اش به کلّی از بین برود. امّا بخیل، احسانی را که به او می شود ، جبران نمی کند و به کسی که سزاوارِ عطای بسیار است ، حتّی اندک هم عطا نمی کند و برای [رفع] اندکْ گرفتاری خود ، خواری بسیار را به جان می خرد.

.


ص: 310

ج الشُّحُّ أشَدُّ مِنَ البُخلِالکافی عن الفضل بن أبی قرّه :قالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : تَدری مَا الشَّحیحُ؟ قُلتُ : هُوَ البَخیلُ . فَقالَ : الشُّحُّ أشَدُّ مِنَ البُخلِ ، إنَّ البَخیلَ یَبخَلُ بِما فی یَدِهِ ، وَالشَّحیحَ یَشُحُّ عَلی ما فی أیدِی النّاسِ وعَلی ما فی یَدَیهِ ، حَتّی لا یَری مِمّا فی أیدِی النّاسِ شَیئا ، إلّا تَمَنّی أن یَکونَ لَهُ بِالحِلِّ وَالحَرامِ ، ولا یَقنَعُ بِما رَزَقَهُ اللّهُ . (1)

راجع : العنوان الآتی .

1 / 2صِفَهُ البَخیلِ وَالشَّحیحِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :الرِّجالُ أربَعَهٌ : سَخِیٌّ ، وکَریمٌ وبَخیلٌ ، ولَئیمٌ ، فَالسَّخِیُّ الَّذی یَأکُلُ ویُعطی ، وَالکَریمُ الَّذی لا یَأکُلُ ویُعطی ، وَالبَخیلُ الَّذی یَأکُلُ ولا یُعطی ، وَاللَّئیمُ الَّذی لا یَأکُلُ ولا یُعطی . (2)

.

1- .الکافی : ج 4 ص 45 ح 7 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 63 ح 1715 ، معانی الأخبار : ص 245 ح 1 عن الفضیل بن عیاض ، إرشاد القلوب : ص 138 ، بحارالأنوار : ج 73 ص 306 ح 29 .
2- .جامع الأخبار : ص 308 ح 846 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 356 ح 18 .

ص: 311



ج - تنگ نظری ، شدیدتر از بخل است
1 / 2 ویژگی بخیل و تنگ نظر

ج تنگ نظری ، شدیدتر از بخل استالکافی به نقل از فضل بن ابی قرّه :امام صادق علیه السلام فرمود: «می دانی تنگ نظری چیست؟» . گفتم : همان بخیلی است. فرمود: «تنگ نظری ، شدیدتر از بخل است . بخیل ، نسبت به آنچه خود دارد ، بخل می ورزد؛ امّا شخص تنگ نظر ، هم به مال مردم ، و هم به مال خود ، تنگ نظری می ورزد ، چندان که هر چه در دست مردم می بیند ، آرزو می کند که به حلال یا به حرام، از آنِ او باشد، و به آنچه خدا روزی اش کرده است ، قانع نیست» .

ر . ک : عنوان بعدی .

1 / 2ویژگی بخیل و تنگ نظرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مردان ، چهار گونه اند: سخاوتمند ، کریم ، بخیل ، و پست. سخاوتمند ، کسی است که هم خود می خورد و هم به دیگران می دهد. کریم ، کسی است که خود نمی خورد و به دیگران می دهد. بخیل ، کسی است خود می خورد و به دیگران نمی دهد؛ و پست ، کسی است که نه خود می خورد و نه به دیگران می دهد.

.


ص: 312

عنه صلی الله علیه و آله :کَفی بِالمَرءِ مِنَ الشُّحِّ أن یَقولَ : آخُذُ حَقّی لا أترُکُ مِنهَ شَیئا . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :سُوء المُجالَسَهِ ، شُحٌّ وفُحشٌ وسوءُ خُلُقٍ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :سوءُ المُجالَسَهِ شُحٌّ وعُسرٌ ، وسوءُ الخُلُقِ شُؤمٌ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :البَخیلُ مُتَحَجِّجٌ بِالمَعاذیرِ وَالتَّعالیلِ . (4)

عنه علیه السلام :کَثرَهُ العِلَلِ آیَهُ البُخلِ . (5)

عنه علیه السلام :المُحتَکِرُ البَخیلُ جامِعٌ لِمَن لا یَشکُرُهُ ، وقادِمٌ عَلی مَن لا یَعذِرُهُ . (6)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :غَیظُ البَخیلِ عَلَی الجَوادِ أعجَبُ مِن بُخلِهِ . (7)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :الأَسخِیاءُ یَشمَتونَ (8) بِالبُخَلاءِ عِندَ المَوتِ ، وَالبُخَلاءُ یَشمَتونَ بِالأَسخِیاءِ عِندَ الفَقرِ . (9)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :البُخَلاءُ مِنَ النّاسِ یَکونُ تَغافُلُهُم عَن عَظیمِ الجُرمِ ، أسهَلَ عَلَیهِم مِنَ المُکافَأَهِ عَلی یَسیرِ الإِحسانِ . (10)

معانی الأخبار عن شریح بن هانی :سَأَلَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام ابنَهُ الحَسَنَ بنَ عَلِیٍّ علیه السلام ، فَقالَ : یا بُنَیَّ ... مَا الشُّحُّ ؟ قالَ : أن تَرَی القَلیلَ سَرَفا ، وما أنفَقتَ تَلَفا . (11)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 25 ح 2196 ، الفردوس : ج 3 ص 286 ح 4858 کلاهما عن أبی اُمامه ، کنزالعمّال : ج 3 ص 620 ح 8209 ؛ نثر الدرّ : ج 1 ص 186 .
2- .کنزالعمّال : ج 3 ص 440 ح 7348 نقلاً عن ابن المبارک عن سلیمان بن موسی .
3- .کنز العمّال : ج 3 ص 443 ص 7362 نقلاً عن العسکری فی الأمثال عن أبی هریره .
4- .غرر الحکم : ج 1 ص 336 ح 1275 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 47 ح 1173 .
5- .تحف العقول : ص 81 ، غرر الحکم : ج 4 ص 589 ح 7090 وفیه «التعلّل» بدل «العلل» ، بحار الأنوار : ج 77 ص 209 ؛ دستور معالم الحکم : ص 20 ، کنز العمّال : ج 16 ص 178 .
6- .غرر الحکم : ج 2 ص 62 ح 1842 .
7- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 304 ح 478 .
8- .الشَّماتَهُ : فرح العدوّ ببلیّه تنزل بمن یعادیه (النهایه : ج 2 ص 499 «شمت») .
9- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 331 ح 796 .
10- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 275 ح 180 .
11- .معانی الأخبار : ص 401 ح 62 ، بحارالأنوار : ج 72 ص 194 ح 14 .

ص: 313

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در تنگ نظری آدمی همین بس که بگوید: «حقّم را می ستانم و از کمترینِ آن نمی گذرم» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همنشینی بد ، تنگ نظری و ناسزاگویی و بدخویی است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همنشینی بد ، تنگ نظری و سختگیری است ، و بداخلاقی ، شوم است .

امام علی علیه السلام :بخیل، [برای نبخشیدن] به انواع عذر و بهانه ها متوسّل می شود .

امام علی علیه السلام :بهانه تراشیِ فراوان ، نشانه بخل است.

امام علی علیه السلام :مال اندوزِ بخیل، برای کسی گِرد می آورد که از او سپاس گزاری نمی کند و بر کسی (خداوند) وارد می شود که عذرش را نمی پذیرد.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :خشم گرفتن بخیل بر بخشنده ، شگفت انگیزتر از بخل اوست .

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :سخاوتمندان ، هنگام مرگ بخیلان ، شادمان می شوند، و بخیلان ، هنگام گرفتار آمدن سخاوتمندان به فقر ، شادمان می گردند.

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :برای مردمانِ بخیل، نادیده گرفتن جرم بزرگ [دیگران] ، آسان تر است تا جبران کردنِ اندکْ احسان [ آنان ].

معانی الأخبار به نقل از شُرَیح بن هانی :امیر مؤمنان علیه السلام از فرزندش حسن بن علی علیه السلام پرسید: «فرزندم !... تنگ نظری چیست؟» . حسن علیه السلام پاسخ داد: این که [خرج کردن] اندک را اسراف بشماری ، و آنچه را که انفاق کرده ای ، هدر رفته بدانی.

.


ص: 314

معانی الأخبار عن الحارث الأعور :سَأَلَ عَلِیٌّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ ابنَهُ الحَسَنَ علیه السلام ، أن قالَ لَهُ : مَا الشُّحُّ ؟ فَقالَ : أن تَری ما فی یَدِکَ شَرَفا ، وما أنفَقتَ تَلَفا . (1)

الإمام الحسن علیه السلام :البُخلُ أن یَرَی الرَّجُلُ ما أنفَقَهُ تَلَفا ، وما أمسَکَهُ شَرَفا . (2)

الإمام الحسین علیه السلام :قالَ زَیدُ بنُ صوحانَ العَبدِیُّ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ... أیُّ الخَلقِ أشَحٌّ ؟ قالَ : مَن أخَذَ المالَ مِن غَیرِ حِلِّهِ ، فَجَعَلَهُ فی غَیرِ حَقِّهِ . (3)

عنه علیه السلام :إنَّ البَخیلَ مَن کَسَبَ مالاً مِن غَیرِ حِلِّهِ ، وأنفَقَهُ فی غَیرِ حَقِّهِ . (4)

عنه علیه السلام :إنَّمَا الشَّحیحُ مَن مَنَعَ حَقَّ اللّهِ ، وأنفَقَ فی غَیرِ حَقِّ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ . (5)

1 / 3أصنافُ البُخلِ المالِیِّأ البُخلُ بِما لا یَنفَعُ البَخیلَالإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَرَّ عَلَی امرَأَهٍ وهِیَ تَبکی عَلی وَلَدِها ، وهِیَ تَقولُ : الحَمدُ للّهِِ ماتَ شَهیدا . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : کُفّی (6) أیَّتُهَا الاِمرَأَهُ ، فَلَعَلَّهُ کانَ یَبخَلُ بِما لا یَضُرُّهُ ، ویَقولُ فیما لا یَعنیهِ . (7)

.

1- .معانی الأخبار : ص 245 ح 3 ، تحف العقول : ص 225 ، کشف الغمّه : ج 2 ص 194 ، بحارالأنوار : ج 78 ص 102 ح 2 ؛ حلیه الأولیاء : ج 2 ص 36 الرقم 132 ، تاریخ دمشق : ج 13 ص 256 ، کنزالعمّال : ج 16 ص 215 ح 44237 .
2- .الدرّه الباهره : ص 22 ، العدد القویّه : ص 37 ح 34 ، نزهه الناظر : ص 112 ح 199 ، کشف الغمّه : ج 2 ص 191 ، بحار الأنوار : ج 74 ص 417 ح 38 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 383 ح 5833 ، معانی الأخبار : ص 199 ح 4 ، الأمالی للطوسی : ص 436 ح 974 ، الأمالی للصدوق : ص 478 ح 644 کلّها عن عبد اللّه بن بکر المرادی عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، بحارالأنوار : ج 77 ص 378 ح 1 .
4- .معانی الأخبار : ص 245 ح 2 عن عبد الأعلی بن أعین ، تحف العقول : ص 372 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 305 ح 22 .
5- .معانی الأخبار : ص 246 ح 6 عن زراره ، بحارالأنوار : ج 73 ص 305 ح 25 .
6- .فی المصدر : «کُفّ» ، والصواب ما أثبتناه کما فی مستدرک الوسائل .
7- .الجعفریّات : ص 207 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، مستدرک الوسائل : ج 7 ص 28 ح 7557 .

ص: 315



1 / 3 انواع بخل مالی

الف - بخل ورزیدن بدانچه سودی برای بخیل ندارد
معانی الأخبار به نقل از حارث اَعوَر :علی که درودهای خدا بر او باد از فرزندش حسن علیه السلام پرسید: «تنگ نظری چیست؟» . حسن علیه السلام پاسخ داد : این که آنچه را در دستت داری ( مال و منال را) ، بزرگی بپنداری و آنچه را انفاق کرده ای ، بر باد رفته بینگاری .

امام حسن علیه السلام :بخل ، آن است که آدمی ، آنچه را انفاق کرده است ، بر باد رفته بداند و آنچه را نگه داشته است ، [ مایه ] بزرگی بشمارد .

امام حسین علیه السلام :زید بن صُوحان عبدی گفت : ای امیر مؤمنان ! ... تنگ نظرترین انسان کیست؟ فرمود: «کسی که مال را از ناروا به دست آورد و به ناحق ، خرجش کند» .

امام حسین علیه السلام :بخیل ، کسی است که مالی را از ناروا به دست آورد و نابه جا خرج کند.

امام حسین علیه السلام :تنگ نظر ، کسی است که حقّ خدا را نپردازد و در غیر حقّ خداوند عز و جلخرج کند.

1 / 3انواع بخل مالیالف - بخل ورزیدن بدانچه سودی برای بخیل نداردامام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر زنی گذشت که برای فرزندش می گریست و می گفت: سپاس ، خدای را که شهید از دنیا رفت ! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «بس کن ، ای زن ! [از کجا می دانی که شهید است . ]شاید او از آنچه به وی زیانی نمی رسانده است ، بخل ورزیده باشد و [ یا ] سخنان بیهوده بر زبان می آورده است» .

.


ص: 316

مسند أبی یعلی عن أبی هریره :قُتِلَ رَجُلٌ عَلی عَهدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله شَهیدا ، قالَ : فَبَکَت عَلَیهِ باکِیَهٌ فَقالَت : وا شَهیداه . قالَ : فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : مَه (1) ، ما یُدریکِ أنَّهُ شَهیدٌ ، ولَعَلَّهُ کانَ یَتَکَلَّمُ بِما لا یَعنیهِ ، ویَبخَلُ بِما لا یَنقُصُهُ ؟! (2)

شعب الإیمان عن أنس :اُصیبَ رَجُلٌ مِن أصحابِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله یَومَ اُحُدٍ ، فَجاءَت اُمُّهُ فَقالَت : یا بُنَیَّ ، لِیَهنِئکَ الشَّهادَهُ . فَقالَ لَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وما یُدریکِ ؟ لَعَلَّهُ کانَ یَتَکَلَّمُ بِما لا یَعنیهِ ، ویَبخَلُ بِما لا یُغنیهِ (3) . (4)

ب البُخلُ بِما لا یَملِکُهُ البَخیلُالإمام علیّ علیه السلام :مَن بَخِلَ بِما لا یَملِکُهُ ، فَقَد بالَغَ فِی الرَّذیلَهِ . (5)

.

1- .مَهْ : اسم مبنیّ علی السکون بمعنی اسکت (النهایه : ج 4 ص 377 «مه») .
2- .مسند أبی یعلی : ج 6 ص 122 ح 6615 ، البُخلاء : ص 28 ، إحیاء العلوم : ج 3 ص 373 ، کنز العمّال : ج 3 ص 885 ح 9031 نقلاً عن السکونی فی الأمثال عن أبی هریره ؛ مستدرک الوسائل : ج 15 ص 259 ح 18178 نقلا عن کتاب الأخلاق .
3- .فی المصدر : «لا یعنیه» ، والتصویب من الدرّ المنثور : ج 8 ص 109 .
4- .شعب الإیمان : ج 7 ص 425 ح 10836 وح 10835 ، سنن الترمذی : ج 4 ص 558 ح 2316 ، سیر أعلام النبلاء : ج 6 ص 240 الرقم 110 کلّها نحوه ، کنز العمّال : ج 3 ص 885 ح 9030 .
5- .غرر الحکم : ج 5 ص 380 ح 8846 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 435 ح 7523 .

ص: 317



ب - بخل ورزیدن به چیزی که مال بخیل نیست
مسند أبی یعلی به نقل از ابو هُرَیره :در روزگار پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، مردی شهید شد. زنی بر او می گریست و می گفت: وای شهیدم! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «خاموش! از کجا می دانی که او شهید است ؟ شاید سخنان بیهوده بر زبان می رانده و به چیزی بخل می ورزیده که [اگر می بخشید] از او نمی کاست !» .

شُعَب الإیمان به نقل از اَ نَس :در جنگ اُحد، مردی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله کشته شد. مادرش آمد و گفت: فرزندم! شهادت ، گوارایت باد ! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: «تو از کجا می دانی؟ [ که شهید شده است .] شاید او سخنان بیهوده بر زبان می رانده ، و به چیزی بخل می ورزیده که بدان ، نیازی نداشته است» .

ب بخل ورزیدن به چیزی که مال بخیل نیستامام علی علیه السلام :کسی که به آنچه مال او نیست ، بخل ورزد، پستی را به اوج خود رسانیده است.

.


ص: 318

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ بَعَثَ إلی رَجُلٍ بِخَمسَهِ أوساقٍ مِن تَمرِ البُغَیبِغَهِ (1) ، وکانَ الرَّجُلُ مِمَّن یَرجو نَوافِلَهُ ویُؤَمِّلُ نائِلَهُ ورِفدَهُ ، وکانَ لا یَسأَلُ عَلِیّا علیه السلام ولا غَیرَهُ شَیئا ، فَقالَ رَجُلٌ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : وَاللّهِ ما سَأَلَکَ فُلانٌ ، ولَقَد کانَ یُجزِئُهُ مِنَ الخَمسَهِ الأَوساقِ وَسقٌ (2) واحِدٌ . فَقالَ لَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : لا کَثَّرَ اللّهُ فِی المُؤمِنینَ ضَربَکَ (3) اُعطی أنَا وتَبخَلُ أنتَ ، للّهِِ أنتَ! إذا أنَا لَم اُعطِ الَّذی یَرجونی إلّا مِن بَعدِ المَسأَلَهِ ، ثُمَّ اُعطیهِ بَعدَ المَسأَلَهِ ، فَلَم اُعطِهِ ثَمَنَ ما أخَذتُ مِنهُ ، وذلِکَ لِأَنّی عَرَّضتُهُ أن یَبذُلَ لی وَجهَهُ الَّذی یُعَفِّرُهُ فِی التُّرابِ لِرَبّی ورَبِّهِ عِندَ تَعَبُّدِهِ لَهُ وطَلَبِ حَوائِجِهِ إلَیهِ ، فَمَن فَعَلَ هذا بِأَخیهِ المُسلِمِ وقَد عَرَفَ أنَّهُ مَوضِعٌ لِصِلَتِهِ ومَعروفِهِ فَلَم یَصدُقِ اللّهَ عز و جل فی دُعائِهِ لَهُ ، حَیثُ یَتَمَنّی لَهُ الجَنَّهَ بِلِسانِهِ ویَبخَلُ عَلَیهِ بِالحُطامِ مِن مالِهِ ، وذلِکَ أنَّ العَبدَ قَد یَقولُ فی دُعائِهِ : اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ . فَإِذا دَعا لَهُم بِالمَغفِرَهِ فَقَد طَلَب لَهُمُ الجَنَّهَ ، فَما أنصَفَ مَن فَعَلَ هذا بِالقَولِ ، ولَم یُحَقِّقهُ بِالفِعلِ . (4)

ج البُخلُ عَلَی النَّفسِالمستدرک علی الصحیحین عن جابر :خَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی بَعضِ مَغازیهِ ، فَخَرَجَ رَجُلٌ فی ثَوبَینِ مُنخَرِقَینِ یُریدُ أن یَسوقَ بِالإِبِلِ . فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ما لَهُ ثَوبانِ غَیرَ هذا ؟ قیلَ : إنَّ فی عَیبَتِهِ (5) ثَوبَینِ جَدیدَینِ . قالَ : اِیتونی بِعَیبَتِهِ ، فَفَتَحَها فَإِذا فیها ثَوبانِ . فَقالَ لِلرَّجُلِ : خُذ هذَینِ فَالبَسهُما وألقِ المُنخَرِقَینِ ، فَفَعَلَ ، ثُمَّ ساقَ بِالإِبِلِ ، فَنَظَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی أثَرِهِ کَالمُتَعَجِّبِ مِن بُخلِهِ عَلی نَفسِهِ بِالثَّوبَینِ . (6)

.

1- .البغیبغه : عین ماء کانت للإمام علیّ علیه السلام (معجم البلدان : ج 1 ص 469) .
2- .الوَسقُ : سِتّون صاعا ، وقیل : هو حمل بعیر (الصحاح : ج 4 ص 1566 «وسق») .
3- .الضُرَباءُ : الأمثال والنظراء (النهایه : ج 3 ص 80 «ضرب») .
4- .الکافی : ج 4 ص 22 ح 1 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 71 ح 1762 کلاهما عن مسعده بن صدقه ، بحار الأنوار : ج 41 ص 36 ح 12 .
5- .العَیبَهُ : ما یجعل فیه الثیاب (الصحاح : ج 1 ص 190 «عیب») .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 203 ح 7369 .

ص: 319



ج - بخل نسبت به خود
امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان که درودهای خدا بر او باد ، پنج بارِ شتر از خرمای بُغَیبَغه (1) برای مردی فرستاد . آن مرد ، فردی بخشنده و اهل نیکی کردن و دستگیری بود و نه از علی ، و نه از دیگران ، چیزی درخواست نمی کرد. مردی به امیر مؤمنان علیه السلام گفت : به خدا سوگند که فلانی از تو چیزی نخواسته است و از این پنج بارِ خرما ، یک بار آن برای او کافی است! امیر مؤمنان علیه السلام به او فرمود : «خداوند ، افرادی همچون تو را در میان مؤمنان ، افزون نکند ! من می بخشم و تو بخل می ورزی ؟! عجبا از تو! اگر به کسی که به من چشم امید دارد ، تا وقتی که درخواستی نکرده است ، عطا نکنم و بعد از درخواست کردن ، به او عطا کنم ، بهای آنچه را هم که از او گرفته ام ، به وی نداده ام؛ زیرا باعث شده ام تا او به من رو بیندازد ؛ همان رویی را که در هنگام عبادت پروردگارش و درخواست حاجت هایش از او، برای پروردگار من و خودش به خاک می ساید. پس هر که با برادر مسلمان خود چنین کند در حالی که می داند او سزامند پاداش و احسان اوست ، در دعایی که برایش می کند ، با خداوند عز و جلصداقت نشان نداده است؛ چرا که با زبانش برای او آرزوی بهشت می کند ، ولی از اندکْ مال خود از او بخل می ورزد؛ چه، بنده گاه در دعایش می گوید: بار خدایا ! مردان و زنان مؤمن را بیامرز ، و وقتی برای آنان آمرزش خواهی می کند ، در واقع ، برایشان درخواستِ بهشت می نماید. بنا بر این ، کسی که در گفتار ، چنین کند و با کردار خود ، آن را تحقّق نبخشد ، راه انصاف را نپیموده است» .

ج بخل نسبت به خودالمستدرک علی الصحیحین به نقل از جابر :در یکی از جنگ های پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با ایشان همراه شدیم. مردی نیز که دو جامه ژنده و پاره پوشیده بود و وظیفه اش ، راندن شُتران بود ، ما را همراهی می کرد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره او فرمود: «آیا جامه های دیگری غیر از اینها ندارد؟» . گفته شد: در جامه دانش ، دو جامه نو دارد . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «جامه دانش را برایم بیاورید». آن را باز کرد و دید که دو جامه نو در آن است. به آن مرد فرمود : «این دو جامه را بردار و بپوش و آن جامه های ژنده و پاره را دور بینداز» . آن مرد ، چنین کرد و آن گاه ، شترها را حرکت داد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، متعجّب از بخل آن مرد نسبت به خودش ، در پی او نگریست .

.

1- .. بُغَیبغه، چشمه آبی متعلّق به امام علی علیه السلام بوده است .

ص: 320

الإمام علیّ علیه السلام :أبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ عَلی نَفسِهِ بِمالِهِ ، وخَلَّفَهُ لِوُرّاثِهِ . (1)

عنه علیه السلام :مَن بَخِلَ عَلی نَفسِهِ ، کانَ عَلی غَیرِهِ أبخَلَ . (2)

عنه علیه السلام :مَن بَخِلَ بِمالِهِ عَلی نَفسِهِ ، جادَ بِهِ عَلی بَعلِ عِرسِهِ . (3)

1 / 4أصنافُ البُخلِ الغَیرِ المالِیِّأ البُخلُ بِالعِلمِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن بَخِلَ بِعِلمٍ اُوتِیَهُ ، اُتِیَ بِهِ یَومَ القِیامَهِ مَغلولاً (4) مَلجوما بِلِجامٍ مِن نارٍ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن کَتَمَ عِلما مِمّا یَنفَعُ اللّهُ بِهِ فی أمرِ النّاسِ ، أمرِ الدّینِ ؛ ألجَمَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَهِ بِلِجامٍ مِنَ النّارِ . (6)

.

1- .غرر الحکم : ج 2 ص 449 ح 3253 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 115 ح 2542 .
2- .غرر الحکم : ج 5 ص 335 ح 8625 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 460 ح 8345 .
3- .غرر الحکم : ج 5 ص 443 ح 9088 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 456 ح 8467 .
4- .مغلوله : أی ممنوعه مجعول فیها غُلّ ، وهو الحدیده التی تجمع ید الأسیر (النهایه : ج 3 ص 380 «غلل») .
5- .کنز العمّال : ج 10 ص 216 ح 29143 نقلاً عن ابن الجوزی فی العلل عن ابن عمر .
6- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 97 ح 265 عن أبی سعید الخدری ، و ح 264 عن أنس ، سنن أبی داود : ج 3 ص 321 ح 3658 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 153 ح 7948 و ص 582 ح 10602 ، صحیح ابن حبّان : ج 1 ص 297 ح 95 والأربعه الأخیره عن أبی هریره وکلّها نحوه ، کنز العمّال : ج 10 ص 196 ح 29031 ؛ الأمالی للطوسی : ص 377 ح 808 عن ابن مسعود ، منیه المرید : ص 136 ، بصائر الدرجات : ص 10 ح 6 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 71 ح 40 کلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 2 ص 68 ح 19 .

ص: 321



1 / 4 انواع بخل غیر مالی

الف - بخل ورزیدن در دانش
امام علی علیه السلام :بخیل ترینِ مردم ، کسی است که مال خود را از خویش ، دریغ ورزد و برای وارثانش بگذارد.

امام علی علیه السلام :کسی که نسبت به خود بخل ورزد ، نسبت به دیگران ، بخیل تر خواهد بود.

امام علی علیه السلام :کسی که مال خود را از خویش دریغ ورزد، آن را به شوهر همسرش بخشیده است . (1)

1 / 4انواع بخل غیرمالیالف بخل ورزیدن در دانشپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نسبت به دانشی که به او داده شده است ، بخل ورزد [و به دیگران نیاموزد] ، روز قیامت ، او را دست بسته و در حالی که لگامی از آتش بر او زده شده است، می آورند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس دانشی را که خداوند به سبب آن به کار مردم، کار دین، سود می رسانَد ، پوشیده بدارد، خداوند در روز قیامت ، لگامی از آتش بر او می زند.

.

1- .. یعنی بعد از مرگش ، اموالش نصیب مردی می شود که با بیوه او ازدواج می کند.

ص: 322

عنه صلی الله علیه و آله :عُلَماءُ هذِهِ الاُمَّهِ رَجُلانِ : رَجُلٌ آتاهُ اللّهُ عِلما فَبَذَلَهُ لِلنّاسِ ... ورَجُلٌ آتاهُ اللّهُ عِلما فَبَخِلَ بِهِ عَن عِبادِ اللّهِ ، وأخَذَ عَلَیهِ طَمَعا ، وَاشتَری بِهِ ثَمَنا ، فَذاکَ یُلجَمُ یَومَ القِیامَهِ بِلِجامٍ مِن نارٍ ، ویُنادی مُنادٍ : هذَا الَّذی آتاهُ اللّهُ عِلما فَبَخِلَ بِهِ عَن عِبادِ اللّهِ ، وأخَذَ عَلَیهِ طَمَعا ، وَاشتَری بِهِ ثَمَنا ، وکَذلِکَ حَتّی یَفرُغَ مِنَ الحِسابِ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النّارَ لا یَنقُصُها ما اُخِذَ مِنها ، ولکِن یُخمِدُها أن لا تَجِدَ حَطَبا ، وکَذلِکَ العِلمُ لا یُفنیهِ الاِقتِباسُ ، لکِن بُخلُ الحامِلینَ لَهُ سَبَبُ عُدمِهِ . (2)

راجع : العلم والحکمه فی الکتاب والسنّه : ص 306 (القسم السادس : التعلیم / الفصل الأوّل / حرمه کتمان العلم) .

ب البُخلُ بِالسَّلامِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أبخَلَ النّاسِ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ . (3)

مسند ابن حنبل عن جابر :إنَّ رَجُلاً أتَی النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : إنَّ لِفُلانٍ فی حائِطی عَذقا (4) ، وإنَّهُ قَد آذانی وشَقَّ عَلَیَّ مَکانُ عَذقِهِ ، فَأَرسَلَ إلَیهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله . فَقالَ : بِعنی عَذقَکَ الَّذی فی حائِطِ (5) فُلانٍ . قالَ : لا . قالَ : فَهَبهُ لی . قالَ : لا . قالَ : فَبِعنیهِ بِعَذقٍ فِی الجَنَّهِ . قالَ : لا . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : ما رَأَیتُ الَّذی هُوَ أبخَلُ مِنکَ ، إلَا الَّذی یَبخَلُ بِالسَّلامِ . (6)

.

1- .المعجم الأوسط : ج 7 ص 171 ح 7187 ، إحیاء العلوم : ج 1ص 92 کلاهما عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 10 ص 206 ح 29090 ؛ منیه المرید : ص 136 وفیه «طعما» بدل «طمعا» فی کلا الموضعین ، روضه الواعظین : ص 15 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 54 ح 25 .
2- .غرر الحکم : ج 2 ص 533 ح 3520 .
3- .الأمالی للمفید : ص 317 ح 2 ، الأمالی للطوسی : ص 89 ح 136 کلاهما عن أبی هریره ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 8 ح 1982 ، الجعفریّات : ص 76 ، النوادر للراوندی : ص 138 ح 183 کلاهما عن الإمام الکاظم علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 76 ص 4 ح 11 ؛ المعجم الأوسط : ج 5 ص 371 ح 5591 ، شعب الإیمان : ج 6 ص 429 ح 8767 کلاهما عن أبی هریره ، المعجم الصغیر : ج 1 ص 121 عن عبد اللّه بن معقل ، کنز العمّال : ج 9 ص 116 ح 25256 .
4- .العَذْقُ : بالفتح ، النخل : (النهایه : ج 3 ص 199 «عذق») .
5- .الحائطُ : البُستان من النخیل ، إذا کان علیه حائط وهو الجدار (النهایه : ج 1 ص 462 «حوط») .
6- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 79 ح 14524 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 24 ح 2195 ، السنن الکبری : ج6 ص 260 ح 11884 ، شعب الإیمان : ج 6 ص 430 ح 8771 ، المنتخب من مسند عبد بن حمید : ص 317 ح 1037 ، کنز العمّال : ج 9 ص 113 ح 25239 .

ص: 323



ب - بخل ورزیدن از سلام کردن
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عالمان این امّت ، دو دسته اند : مردی که خداوند به او دانشی را ارزانی داشته است و او ، آن را به مردم بخشیده است... ؛ و مردی که خداوند به او دانشی را ارزانی داشته است ، ولی او آن را از بندگان خدا ، مضایقه کرده و برای طمع ، به کار گرفته و دانش خود را به پولی فروخته است . به چنین کسی ، روز قیامت ، لگامی از آتش می زنند و ندا دهنده ای ندا می دهد : «این است آن کسی که خداوند ، به او دانشی را ارزانی داشت؛ لیکن آن را از بندگان خدا ، دریغ ورزید و برای طمع ، به کار گرفت و آن را به پولی فروخت» ؛ و پیوسته ، چنین می گوید، تا آن گاه که حسابرسی به پایان برسد.

امام علی علیه السلام :آتش ، اگر چیزی از آن برگرفته شود، نمی کاهد ؛ امّا اگر هیمه ای نیابد ، خاموش می شود. دانش نیز چنین است. برگرفتن [از آن] نابودش نمی کند ؛ بلکه بخل ورزیدنِ دارندگانِ دانش ، سبب نابودی آن می شود.

ر . ک : علم و حکمت در قرآن و حدیث : ج 1 ص 445 (بخش ششم / فصل یکم / حرمت پنهان داشتن دانش) .

ب بخل ورزیدن از سلام کردنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل ترینِ مردم ، کسی است که از سلام کردن ، بخل ورزد .

مسند ابن حنبل به نقل از جابر :مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : فلانی ، در نخلستان من خرمابُنی دارد و وجود خرمابن او ، باعث آزار و زحمت من گشته است. پیامبر صلی الله علیه و آله در پیِ آن مرد فرستاد و [ به او ] فرمود: «خرمابُنی را که در نخلستان فلانی داری ، به من بفروش» . مرد گفت: نمی فروشم. فرمود: «پس آن را به من ببخش» . مرد گفت: نمی بخشم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «به اِزای خرمابُنی در بهشت، آن را به من بفروش» . مرد گفت: نمی فروشم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بخیل تر از تو ندیده ام، مگر کسی که از سلام کردن ، بخل می ورزد» .

.


ص: 324

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أمّا أبخَلُ النّاسِ ، فَرَجُلٌ یَمُرُّ بِمُسلِمٍ ولَم یُسَلِّم عَلَیهِ . (1)

تنبیه الغافلین عن أبی ذرّ فیما سَأَلَ عَنهُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله حینَ خَلا :قُلتُ : یا نَبِیَّ اللّهِ ، فَأَیُّ النّاسِ أبخَلُ ؟ قالَ : مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :البَخیلُ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ ، وَالمَغبونُ (3) مَن لَم یَرُدَّهُ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل قالَ : إنَّ البَخیلَ مَن یَبخَلُ بِالسَّلامِ . (5)

ج البُخلُ بِالصَّلاهِ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آلهرسول اللّه صلی الله علیه و آله :البَخیلُ الذی مَن ذُکِرتُ عِندَهُ فلَم یُصَلِّ عَلَیَّ . (6)

.

1- .عدّه الداعی : ص 34 ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 237 ، إرشاد القلوب : ص 80 وفیه «اجتاز» بدل «یمرّ» ، بحار الأنوار : ج 76 ص 12 ح 48 .
2- .تنبیه الغافلین : ص 584 ح 939 .
3- .الغَبْنُ : ضعف الرأی (لسان العرب : ج 13 ص 309 «غبن») .
4- .الفردوس : ج 2 ص 37 ح 2231 .
5- .الکافی : ج 2 ص 645 ح 6 ، معانی الأخبار : ص 246 ح 8 کلاهما عن معاویه بن وهب ، تحف العقول : ص 248 عن الإمام الحسین علیه السلام ، مشکاه الأنوار : ص 346 ح 1108 و ص 407 ح 1355 ولیس فیها «أنّ اللّه عز و جل قال» ، بحار الأنوار : ج 73 ص 305 ح 27 .
6- .سنن الترمذی : ج 5 ص 551 ح 3546 ، السنن الکبری للنسائی : ج 6 ص 19 ح 9883 و ج 5 ص 34 ح 8100 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 734 ح 2015 کلّها عن عبد اللّه بن علیّ بن الحسین عن أبیه عن جدّه علیهماالسلام ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 429 ح 1736 عن عبد اللّه بن علیّ بن الحسین عن أبیه علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، کنز العمّال : ج 1 ص 489 ح 2146 ؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 88 ح 2241 .

ص: 325



ج - بخل ورزیدن از درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه وآله
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل ترینِ مردم ، مردی است که بر مسلمانی می گذرد و بر او سلام نمی کند.

تنبیه الغافلین به نقل از ابو ذر ، از جمله پرسش هایی که وی در خلوت خود با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از ایشان پرسید :گفتم : ای پیامبر خدا ! بخیل ترین انسان ، چه کسی است ؟ فرمود: «کسی که از سلام کردن ، بخل ورزد» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل ، کسی است که از سلام کردن بخل ورزد، و زیان دیده ، کسی است که پاسخ سلام را ندهد.

امام صادق علیه السلام :خداوند عز و جل فرموده : «بخیل ، کسی است که از سلام کردن ، بخل ورزد» .

ج بخل ورزیدن از درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و آلهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل ، کسی است که نام من در حضورش برده شود و بر من ، درود نفرستد.

.


ص: 326

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ البَخیلَ کُلَّ البَخیلِ ، الَّذی إذا ذُکِرتُ عِندَهُ لَم یُصَلِّ عَلَیَّ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أبخلَ النّاسِ مَن ذُکِرتُ عِندَهُ فَلَم یُصَلِّ عَلَیَّ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :کَفی بِهِ شُحّا أن اُذکَرَ عِندَ رَجُلٍ فَلا یُصَلِّیَ عَلَیَّ . (3)

1 / 5أقبَحُ البُخلِأ البُخلُ بِالحُقوقِ المَفروضَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أبخَلُ النّاسِ مَن بَخِلَ بِمَا افتَرَضَ اللّهُ عز و جل عَلَیهِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لَیسَ البَخیلُ مَن أدَّی الزَّکاهَ المَفروضَهَ مِن مالِهِ ، وأعطَی البائِنَهَ (5) فی قَومِهِ ، إنَّمَا البَخیلُ حَقُّ البَخیلِ مَن لَم یُؤَدِّ الزَّکاهَ المَفروضَهَ مِن مالِهِ ، ولَم یُعطِ البائِنَهَ فی قَومِهِ ، وهُوَ یُبَذِّرُ فیما سِوی ذلِکَ . (6)

.

1- .الإرشاد : ج 2 ص 169 ، کشف الغمّه : ج 2 ص 340 کلاهما عن عبد اللّه بن علیّ بن الحسین علیهماالسلام ، معانی الأخبار : ص 246 ح 9 عن عبد اللّه بن علیّ بن الحسین عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «حقّا» بدل «کلّ البخیل» ، بحار الأنوار : ج 94 ص 61 ح 47 ؛ شعب الإیمان : ج 2 ص 213 ح 1565 عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 1 ص 508 ح 2246 .
2- .تفسیر ابن کثیر : ج 6 ص 459 ، تاریخ دمشق : ج 68 ص 117 ح 13673 و ج 59 ص 335 کلّها عن أبی ذرّ ، کنز العمّال : ج 1 ص 489 ح 2144 .
3- .الجامع الصغیر : ج 2 ص 272 ح 6250 ، کنز العمّال : ج 1 ص 490 ح 2151 کلاهما نقلاً عن سنن سعید بن منصور .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 395 ح 5840 ، الأمالی للصدوق : ص 73 ح 41 کلاهما عن یونس بن ظبیان عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، معانی الأخبار : ص 195 ح 1 عن أبی حمزه الثمالی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، کنز الفوائد : ج 1 ص 300 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، مشکاه الأنوار : ص 408 ح 1361 ، روضه الواعظین : ص 421 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 300 ح 2 .
5- .أبَنْتُ : أعطیتَ کلّ واحدٍ مالاً تبینه به ، أی تفرده والاسم البائنه (لسان العرب : ج 13 ص 63 «بین») .
6- .الکافی : ج 4 ص 46 ح 8 ، معانی الأخبار : ص 245 ح 4 کلاهما عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 62 ح 1714 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 306 ح 30 .

ص: 327



1 / 5 زشت ترین گونه بخل

الف - بخل ورزیدن از پرداخت واجبات مالی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل تمام عیار ، کسی است که هر گاه نام من در حضورش برده شود ، بر من درود نفرستد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل ترینِ مردم ، کسی است که نام من در نزدش برده شود و بر من ، درود نفرستد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در بخل فرد ، همین بس که نام من نزد مردی برده شود و بر من ، درود نفرستد .

1 / 5زشت ترین گونه بخلالف بخل ورزیدن از پرداخت واجبات مالیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخیل ترینِ مردم ، کسی است که از [ پرداختن] آنچه خداوند عز و جلبر او واجب گردانیده است، بخل ورزد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که زکات واجب مال خویش را بپردازد و به خویشانش دِهِش کند، بخیل به شمار نمی آید ؛ بلکه بخیل حقیقی ، کسی است که زکات واجب مال خود را نپردازد و به خویشانش دِهِش نکند ، حال آن که در جز این موارد ، ریخت و پاش می کند.

.


ص: 328

عنه صلی الله علیه و آله :الجَوادُ مَن جادَ بِحُقوقِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ فی مالِهِ ، وَالبَخیلُ مَن مَنَعَ حُقوقَ اللّهِ ، ولَیسَ الجَوادُ مَنِ اتَّخَذَ حَراما وأنفَقَ إسرافا . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :البُخلُ بِإِخراجِ مَا افتَرَضَهُ اللّهُ سُبحانَهُ مِنَ الأَموالِ ، أقبَحُ البُخلِ. (2)

عنه علیه السلام :أقبَحُ البُخلِ مَنعُ الأَموالِ مِن مُستَحِقِّها . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :البَخیلُ : الَّذی لا یُؤَدّی حَقَّ اللّهِ عز و جل عَلَیهِ فی مالِهِ . (4)

الإمام الکاظم علیه السلام :البَخیلُ مَن بَخِلَ بِمَا افتَرَضَ اللّهُ عَلَیهِ . (5)

ب بُخلُ الغَنِیِّرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ ... یُبغِضُ ثَلاثَهً : یُبغِضُ الشَّیخَ الزّانِیَ ، وَالفَقیرَ المُختالَ (6) ، وَالمُکثِرَ البَخیلَ . (7)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 25 ح 2196 ، الفردوس : ج 3 ص 286 ح 4858 کلاهما عن أبی أمامه ، کنز العمّال : ج 3 ص 447 ح 7378 .
2- .غرر الحکم : ج 2 ص 116 ح 2038 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 20 ح 114 .
3- .غرر الحکم : ج 2 ص 430 ح 3154 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 117 ح 2587 .
4- .الأمالی للطوسی : ص 475 ح 1037 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 352 ح 9 ؛ البخلاء : ص 33 عن الإمام الباقر علیه السلام .
5- .الکافی : ج 4 ص 45 ح 4 ، الخصال : ص 43 ح 36 ، التوحید : ص 373 ح 16 ، معانی الأخبار : ص 246 ح 7 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 141 ح 41 کلّها عن أحمد بن سلیمان ، بحار الأنوار : ج 4 ص 172 ح 1 .
6- .اختال الرجل ، وبه خیلاء : وهو الکبر والإعجاب (المصباح المنیر : ص 186 «الخیل») .
7- .مسند ابن حنبل : ج 8 ص 82 ح 21414 عن أبی ذرّ ، کنز العمّال : ج 16 ص 104 ح 44072 وراجع : سنن الترمذی : ج 4 ص 698 ح 2568 وسنن النسائی : ج 5 ص 84 والمستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 123 ح 2532 .

ص: 329



ب - بخل ورزیدن توانگر
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخشنده ، کسی است که حقوق خداوند عز و جل در دارایی اش را با طیبِ خاطر بپردازد ؛ و بخیل ، کسی است که حقوق خدا را نپردازد. آن کسی که از حرام به دست آورد و با اسراف ، خرج کند ، بخشنده نیست .

امام علی علیه السلام :بخل ورزیدن از دادن آنچه خداوند سبحان در دارایی ها واجب گردانیده ، زشت ترین نوع بخل است.

امام علی علیه السلام :زشت ترین گونه بخل ، نپرداختن [ از ] دارایی به مستحقّ آن است.

امام صادق علیه السلام :بخیل ، کسی است که حقّ خداوند عز و جل را از دارایی خود نپردازد.

امام کاظم علیه السلام :بخیل ، کسی است که از پرداخت آنچه خداوند بر او واجب فرموده است ، بخل ورزد.

ب بخل ورزیدن توانگرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل... از سه کس نفرت دارد: از پیرمرد زِناکار ، فقیر متکبّر ، و توانگر بخیل.

.


ص: 330

الإمام علیّ علیه السلام :ما أقبَحَ البُخلَ مَعَ الإِکثارِ . (1)

عنه علیه السلام :أبعَدُ الخَلائِقِ مِنَ اللّهِ تَعالی ، البَخیلُ الغَنِیُّ . (2)

عنه علیه السلام :تِسعَهُ أشیاءَ مِن تِسعَهِ أنفُسٍ أقبَحُ مِن غَیرِهِم : ... وَالبُخلُ مِنَ الأَغنِیاءِ . (3)

ج بُخلُ ذَوِی النُّبلِالإمام علیّ علیه السلام :ما أقبَحَ البُخلَ بِذَوِی النُّبلِ . (4)

.

1- .غرر الحکم : ج 6 ص 68 ح 9539 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 476 ح 8743 .
2- .غرر الحکم : ج 2 ص 431 ح 3162 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 117 ح 2584 .
3- .النوادر للراوندی : ص 231 ح 474 ، الجعفریّات : ص 234 کلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 83 کلاهما نحوه ، غرر الحکم : ج 3 ص 457 ح 5080 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 243 ح 4637 وفیهما «خمس یستقبحن من خمس» بدل «تسعه اشیاء .. . من غیرهم» .
4- .غرر الحکم : ج 6 ص 70 ح 9552 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 481 ح 8872 .

ص: 331



ج - بخل ورزیدن بزرگان
امام علی علیه السلام :چه زشت است بخل ورزیدن با وجود توانگری !

امام علی علیه السلام :دورترین انسان ها از خدای متعال ، بخیل ثروتمند است.

امام علی علیه السلام :نُه چیز از نُه کس ، زشت تر است تا از دیگران : ... و بخل ورزیدن ، از توانگران.

ج بخل ورزیدن بزرگانامام علی علیه السلام :چه زشت است بخل ورزیدن بزرگان !

.


ص: 332

الفصل الثانی : التحذیر من البخل2 / 1ذَمُّ البُخلِأ ما رُوِیَ بِلَفظِ الشُّحِّالکتاب«وَأُحْضِرَتِ الْأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا» (1) .

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّما أخافُ عَلی اُمَّتی : شُحّا مُطاعا ، وهَویً مُتَّبَعا ، وإماما ضالّاً (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :أخوَفُ ما أخافُ عَلی اُمَّتی : شُحٌّ مُطاعٌ ، وهَویً مُتَّبَعٌ ، وإعجابُ کُلِّ ذی رَأیٍ بِرَأیِهِ . (3)

.

1- .النساء : 128 .
2- .اُسد الغابه : ج 4 ص 220 الرقم 3946 ، تاریخ دمشق : ج 46 ص 51 ح 9969 کلاهما عن أبی الأعور السلمی ، کنزالعمّال : ج 16 ص 45 ح 43865 ؛ تحف العقول : ص 58 وفیه «ضلالا» بدل «ضالّا» ، بحارالأنوار : ج 77 ص 161 ح 178 .
3- .کنز العمّال : ج 16 ص 45 ح 43863 نقلاً عن أبی نصر السجزی فی الإبانه عن أنس.

ص: 333



فصل دوم : پرهیز دادن از بخل

2 / 1 نکوهش بخل
الف - حدیث هایی که با تعبیر «شُحّ (تنگ نظری)» روایت شده اند

فصل دوم : پرهیز دادن از بخل2 / 1نکوهش بخلالف حدیث هایی که با تعبیر «شُحّ (تنگ نظری)» روایت شده اندقرآن«ولی تنگ نظری ، در نفوس ، حضور [و غلبه] دارد ؛ و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری نمایید، قطعا خدا به آنچه می کنید ، آگاه است» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من بر امّتم ، از چیره آمدن تنگ نظری [ بر آنان ] ، و پیروی از هوس ، و پیشوای گم راه می ترسم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ترسناک ترین چیزی که از آن بر امّتم می ترسم: چیره شدن تنگ نظری [ بر آنان ] ، پیروی از هوس، و مغرور شدن صاحب اندیشه ای به اندیشه خویش است.

.


ص: 334

عنه صلی الله علیه و آله :مِن شَرِّ ما اُعطِیَ العَبدُ شُحٌّ هالِعٌ ، أو جُبنٌ خالِعٌ (1) . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :شَرُّ ما فی رَجُلٍ : شُحٌّ هالِعٌ ، وجُبنٌ خالِعٌ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله لَمّا سُئِلَ أیُّ سَیِّئَهٍ أعظَمُ عِندَ اللّهِ :سوءُ الخُلُقِ وَالشُّحُّ المُطاعُ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :طَعامُ السَّخِیِّ دَواءٌ ، وطَعامُ الشَّحیحِ داءٌ . (5)

الإمام علیّ علیه السلام :مِن أقبَحِ الخَلائِقِ الشُّحُّ . (6)

عنه علیه السلام :لا سَوءَهَ أسوَءُ مِنَ الشُّحِّ . (7)

عنه علیه السلام مِن کَلامٍ لَهُ لِبَعضِ أصحابِهِ و قَد سَأَلَهُ : کَیفَ دَفَعَکُم قَومُکُم عَن هذَا المَقامِ وأنتُم أحَقُّ بِهِ؟ :أمَّا الاِستِبدادُ عَلَینا بِهذَا المَقامِ ، ونَحنُ الأَعلَونَ نَسَبا ، وَالأَشَدّونَ بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَوطا ، فَإِنَّها کانَت أثَرَهً شَحَّت عَلَیها نُفوسُ قَومٍ ، وسَخَت عَنها نُفوسُ آخَرینَ وَالحَکَمُ اللّهُ . (8)

.

1- .قال الشریف الرضیّ رحمه اللّه علیه : والهالع : المخیف المفزع ، والاسم منه الهلع ، وهو أشدّ الجزع . وقوله علیه الصلاه والسّلام : «أو جبن خالع» مجاز : أی یخلع قلب الجبان ، وهذا علی المبالغه فی وصفه بوهل الرّوع ، ونخب الرّوع ، ولیس یبلغ الجبن علی الحقیقه إلی أن یخلع قلب الجبان من مناطه ، ویزعجه عن قراره ، وإنّما المراد بذلک ما یعرض فی القلب عند الخوف من نوازغ الأفکار ، ونوازع الحذار (المجازات النبویّه : ص 271) .
2- .المجازات النبویّه : ص 271 ح 223 ؛ الصحاح : ج 3 ص 1308 ، النهایه فی غریب الحدیث : ج 5 ص 269 ، تفسیر القرطبی : ج 18 ص 290 .
3- .سنن أبی داود : ج 3 ص 12 ح 2511 ، مسند ابن حنبل : ج 3 ص 165 ح 8016 ، المنتخب من مسند عبد بن حمید : ص 418 ح 1428 ، مسند إسحاق بن راهویه : ج 1 ص 346 ح 341 ، مسند الشهاب : ج 2 ص 270 ح1338 کلّها عن أبی هریره ، کنزالعمّال : ج 3 ص 447 ح 7381 ؛ نزهه الناظر : ص 46 ح 83 .
4- .کنز العمّال : ج 16 ص 129 ح 44154 .
5- .البخلاء : ص 37 عن ابن عمر ، کنزالعمّال : ج 3 ص 448 ح 7384 ؛ بحارالأنوار : ج 71 ص 357 ح 22 نقلاً عن کتاب الإمامه والتبصره .
6- .غرر الحکم : ج 6 ص 34 ح 9380 .
7- .عیون الحکم والمواعظ : ص 537 ح 9888 .
8- .نهج البلاغه : الخطبه 162 ، بحارالأنوار : ج 38 ص 159 ح 134 .

ص: 335

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از بدترین خصلت هایی که به بنده داده شده، تنگ نظری ای است که او را بی تاب سازد، یا ترسی (جُبنی) که بندِ دلش را پاره کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدترین خصلت یک مرد، تنگ نظری ای است که قرار از کف او برُباید، و ترسی است که بند دلش را پاره کند.

پیامبر خدا در پاسخ این پرسش که: کدام گناه ، نزد خدا بزرگ تر است؟ :بداخلاقی ، و تنگ نظریِ چیره شده [ بر انسان ] .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :غذای شخص بخشنده ، داروست، و غذای شخص تنگ نظر ، درد .

امام علی علیه السلام :یکی از زشت ترین خصلت ها، تنگ نظری است.

امام علی علیه السلام :هیچ عیبی بدتر از تنگ نظری نیست.

امام علی علیه السلام از سخن ایشان به یکی از یارانش که پرسید: چه شد که خویشانتان ، شما را از این مقام (خلافت) کنار زدند ، در حالی که شما به آن سزاوارترید؟ :علّت آن که این مقام را از ما غصب کردند با وجود آن که نسب ما ، برتر و پیوند ما با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله استوارتر است ، این بود که خلافت ، یک امتیاز بود و گروهی ، به آن تنگ نظری و آزمندی نمودند و گروهی دیگر (اهل بیت علیهم السلام ) ، سخاوتمندانه ، از آن چشم پوشیدند ، و داور [میان ما و ایشان] ، خداست.

.


ص: 336

الإمام الحسین علیه السلام :الإِخوانُ أربَعَهٌ : فَأَخٌ لَکَ ولَهُ ، وأخٌ لَکَ ، وأخٌ عَلَیکَ ، وأخٌ لا لَکَ ولا لَهُ ... وَالأَخُ الَّذی لا لَکَ ولا لَهُ فَهُوَ الَّذی قَد مَلَأَهُ اللّهُ حُمقا ، فَأَبعَدَهُ سُحقا ، فَتَراهُ یُؤثِرُ نَفسَهُ عَلَیکَ ، ویَطلُبُ شُحّا ما لَدَیکَ . (1)

الإمام الهادی علیه السلام :قالَ إبلیسُ لِنوحٍ علیه السلام : إذا وَجَدنَا ابنَ آدَمَ شَحیحا ، أو حَریصا ، أو حَسودا ، أو جَبّارا ، أو عَجولاً تَلَقَّفناهُ تَلَقُّفَ الکُرَهِ ، فَإِنِ اجتَمَعَت لَنا هذِهِ الأَخلاقُ ، سَمَّیناهُ شَیطانا مَریدا . (2)

ب ما رُوِیَ بِلَفظِ البُخلِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :البُخلُ شَجَرَهٌ مِن أشجارِ النّارِ لَها أغصانٌ مُتَدَلِّیَهٌ فِی الدُّنیا ، فَمَن کانَ بَخیلاً تَعَلَّقَ بِغُصنٍ مِن أغصانِها ، فَساقَهُ ذلِکَ الغُصنُ إلَی النّارِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :ألا إنَّ السَّخاءَ مِنَ الإِیمانِ وَالإِیمانَ فِی الجَنَّهِ ، وخَلَقَ [اللّهُ] البُخلَ مِن مَقتِهِ (4) وجَعَلَ اُسَّهُ راسِخا فی أصلِ شَجَرَهِ الزَّقومِ ، ودَلّی بَعضَ أغصانِها إلَی الدُّنیا ، فَمَن تَعَلَّقَ بِغُصنٍ مِنها أدخَلَهُ النّارَ ، ألا إنَّ البُخلَ مِنَ الکُفرِ وَالکُفرَ فِی النّارِ . (5)

.

1- .تحف العقول : ص 247 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 119 ح 113 .
2- .قصص الأنبیاء للراوندی : ص 85 ح 77 عن عبد العظیم الحسنی ، بحارالأنوار : ج 11 ص 288 ح 10 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 475 ح 1036 عن سعید بن مسلمه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، قرب الإسناد : ص 117 ح 409 عن الحسین بن علوان عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام عنه صلی الله علیه و آله ، روضه الواعظین : ص 422 ، فقه الرضا : ص 362 ، الاختصاص : ص 253 کلاهما عن العالم علیه السلام وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 8 ص 171 ح 114 ؛ شعب الإیمان : ج 7 ص 434 ح 10875 ، البخلاء : ص 33 و ص34 کلاهما عن سعید بن مسلمه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، تاریخ بغداد : ج 4 ص 136 ، حلیه الأولیاء : ج 7 ص92 کلاهما عن جابر نحوه ، کنز العمّال: ج 6 ص 337 ح 15927 .
4- .مَقَتَهُ : أبغضه (الصحاح : ج 1 ص 266 «مقت») .
5- .البخلاء: ص34، إحیاء العلوم : ج 3 ص374 کلاهما عن ابن عبّاس، کنزالعمّال : ج6 ص393 ح 16217 .

ص: 337



ب - حدیث هایی که با واژه «بخل» وارد شده اند

امام حسین علیه السلام :برادران (دوستان) ، چهار گونه اند: برادری که هم به تو سود می رساند ، هم به خودش ؛ برادری که به تو سود می رساند ؛ برادری که به زیان توست؛ و برادری که ، نه به تو سود می رساند ، نه به خودش... . برادری که نه به تو سود می رساند ، نه به خودش ، کسی است که خداوند ، او را از حماقت ، آکنده و از رحمت ، دور داشته است. از این روست که می بینی او خود را بر تو ترجیح می دهد و آنچه را تو داری ، تنگ نظرانه می طلبد .

امام هادی علیه السلام :ابلیس ، به نوح علیه السلام گفت: ما هر گاه فرزند آدم را تنگ نظر یا آزمند یا حسود یا متکبّر و یا شتابکار بیابیم ، او را چون گوی می رُباییم، و اگر همه این خصلت ها در وجود او برای ما گِرد آید ، او را شیطانِ گردنکش می نامیم.

ب حدیث هایی که با واژه «بخل» وارد شده اندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخل ، درختی از درخت های آتش [ دوزخ ] است که شاخه هایش ، در دنیا آویزان شده است. پس شخص بخیل ، به شاخه ای از شاخه های آن ، آویخته است و آن شاخه ، او را به سوی آتش می کشانَد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آگاه باشید که سخاوت ، از ایمان است و ایمان ، در بهشت جای دارد . [خداوند ، ] بخل را از خشم [ و نفرت ] خویش آفرید و ریشه آن را در ریشه درخت زقّوم دوانید و برخی شاخه های آن را در دنیا ، آویزان ساخت. پس هر که به شاخه ای از آن بیاویزد، آن شاخه ، او را به آتش [دوزخ] در می آورد. آگاه باشید که بخل ، از کفر است و کفر ، در آتش جای دارد .

.


ص: 338

عنه صلی الله علیه و آله :البُخلُ شَجَرَهٌ تَنبُتُ فِی النّارِ ، فَلا یَلِجُ النّارَ إلّا بَخیلٌ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یا أیُّهَا النّاسُ ابتاعوا أنفُسَکُم مِنَ اللّهِ عز و جل ، فَإِن بَخِلَ أحَدُکُم أن یُعطِیَ مالَهُ النّاسَ ، فَلیَتَصَدَّق عَلی نَفسِهِ ، فَلیَأکُل وَلیَلبَس مِمّا رَزَقَهُ اللّهُ عز و جل . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :أیُّ داءٍ أدوَی مِنَ البُخلِ (3) . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِبَنی سَلِمَهَ : یا بَنی سَلِمَهَ مَن سَیِّدُکُم ؟ قالوا : یا رَسولَ اللّهِ سَیِّدُنا رَجُلٌ فیهِ بُخلٌ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وأیُّ داءٍ أدوی مِنَ البُخلِ ! ثُمَّ قالَ : بَل سَیِّدُکُمُ الأَبیَضُ الجَسَدِ ؛ البَراءُ بنُ مَعرورٍ 5 . (5)

.

1- .البخلاء : ص 35 عن عبد اللّه بن جواد ، الفردوس : ج 2 ص 341 ح 3543 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، کنز العمّال : ج 6 ص 391 ح 16207 .
2- .شعب الإیمان : ج 4 ص 136 ح 4570 ، الفردوس : ج 5 ص 272 ح 8159 وفیه «ولیکتس» بدل «ولیلبس» وکلاهما عن أنس ، کنز العمّال : ج 6 ص 386 ح 16179 .
3- .أیّ داءٍ أدوی من البخل : أی أیّ عیب أقبح منه (النهایه : ج 2 ص 142 «دوا») .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 379 ح 5799 ، المجازات النبویّه : ص 385 ح 353 ، فقه الرضا : ص 277 ح 44 ؛ مسند الشهاب : ج 1 ص 192 ح 286 و 287 عن جابر ، شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 19 ص 317 ، کنز العمّال : ج 3 ص 449 ح 7389 ، وراجع : صحیح البخاری : ج 4 ص 1593 ح 4122 ومسند ابن حنبل : ج 5 ص 38 ح 14305 والسنن الکبری : ج 6 ص 493 ح 12745 والمصنّف لابن أبی شیبه : ج 6 ص253 ح 4 .
5- .الکافی : ج 4 ص 44 ح 3 عن إسحاق بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 22 ص 130 ح 106 .

ص: 339

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بخل، درختی است که در آتش [ دوزخ ] می روید. بنا بر این ، هر بخیلی به آتش می رود .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم! خودتان را از خداوند عز و جل بخرید. اگر کسی از شما ، از دادن مال خود به مردم بخل می ورزد، [لااقل] به خودش احسان کند و از آنچه خداوند عز و جلروزی اش فرموده است، بخورد و بپوشد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چه دردی بدتر از بخل؟!

امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به بنی سَلَمه فرمود : «ای بنی سَلَمه ! مِهتر شما کیست؟» . گفتند : ای پیامبر خدا ! مِهتر ما ، مردی است که در او بخل است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «چه دردی بدتر از بخل ؟!» . سپس فرمود: «نه. مِهتر [واقعی] شما ، آن مرد سفیدپوست، بَراء بن مَعرور (1) است» .

.

1- .. بَراء بن مَعرور ، از انصار و صحابی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود . او یکی از هفتاد و پنج تنی بود که در تابستان سال قبل از هجرت به هنگام مراسم حج در عقبه جمع شدند تا با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کنند ، و چون پیامبر صلی الله علیه و آله اعلام داشت که میل دارد با انصار پیمان ببندد و بر ایشان است که همچون زن و فرزند خود از وی حمایت کنند ، براء ، دست ایشان را در دست گرفت و از جانب همه حاضران عهد کرد که از وی حمایت کنند ، و بدین سان با وی بیعت کرد . براء ، پیش از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله وارد مدینه شود ، وفات یافت و پیش از مرگ ، پیامبر صلی الله علیه و آله را وصی و وارث اموال خود نمود ، و بنا بر حدیثی از امام صادق علیه السلام ، این وصیّت او و دو عمل دیگرش مورد رضا و خشنودی خدا واقع شد .

ص: 340

شعب الإیمان عن عبد الرحمن بن عبد اللّه بن کعب بن مالک :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ : مَن سَیِّدُکُم یا بَنی سَلِمَهَ ؟ قالوا : یا رَسولَ اللّهِ الجَدُّ بنُ قَیسٍ . قالَ : وبِمَ تُسَوِّدونَهُ ؟ قالوا : بِأَنَّهُ أکثَرُنا مالاً ، وإنّا عَلی ذلِکَ لَنَزِنُهُ بِالبُخلِ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وأیُّ داءٍ أدوی مِنَ البُخلِ ! لَیسَ ذاکَ سَیِّدَکُم . قالوا : فَمَن سَیِّدُنا یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : سَیِّدُکُمُ البَراءُ بنُ مَعرورٍ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :لا سَوأَهَ أسوَأُ مِنَ البُخلِ . (2)

عنه علیه السلام :البُخلُ جامِعٌ لِمَساوِئِ الأَخلاقِ . (3)

عنه علیه السلام :البُخلُ جامِعٌ لِمَساوِئِ العُیوبِ ، وهُوَ زِمامٌ یُقادُ بِهِ إلی کُلِّ سوءٍ . (4)

عنه علیه السلام :تَجَنَّبُوا البُخلَ وَالنِّفاقَ ، فَهُما مِن أذَمِّ الأَخلاقِ . (5)

الإمام الهادی علیه السلام :البُخلُ أذَمُّ الأَخلاقِ . (6)

.

1- .شعب الإیمان : ج 7 ص 430 ح 10857 ، البخلاء : ص 40 و 41 ، الأمثال لأبی الشیخ : ص 135 ح 95 نحوه وراجع : المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 242 ح 4965 والأدب المفرد : ص 96 ح 296 والمعجم الکبیر : ج19 ص 81 ح 163 وح 164 وج 2 ص 35 ح 1203 والمعجم الأوسط : ج 4 ص 75 ح 365 والمصنّف لعبد الرزّاق : ج 11 ص 338 ح 20705 وحلیه الأولیاء : ج 7 ص 317 الرقم 398 وتاریخ أصبهان : ج 2 ص 221 الرقم 1514 .
2- .غرر الحکم : ج6 ص399 ح 10764 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 537 ح 9871 .
3- .مطالب السؤول : ص 236 عن ابن عبّاس ؛ بحار الأنوار : ج 78 ص 13 ح 71 .
4- .نهج البلاغه : الحکمه 378 ، مشکاه الأنوار : ص 408 ح 1364 ، روضه الواعظین : ص 421 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 307 ح 36 ؛ ینابیع المودّه : ج 2 ص 414 ح 120 وفیه صدره .
5- .غرر الحکم : ج 3 ص 303 ح 4540 .
6- .الدرّه الباهره : ص 42 ، نزهه الناظر : ص 218 ح 489 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 369 ح 2 .

ص: 341

شعب الإیمان به نقل از عبد الرحمان بن عبد اللّه بن کعب بن مالک :پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «سَرور شما کیست ، ای بنی سَلَمه؟» . گفتند : جدّ بن قیس، ای پیامبر خدا ! فرمود: «به چه سبب ، او را سَرور خود ساخته اید؟» . گفتند : چون از ما ثروتمندتر است؛ امّا با وجود این ، آدم بخیلی است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «چه دردی بدتر از بخل ؟ او سَرور شما نیست» . گفتند : پس چه کسی سَرور ماست ، ای پیامبر خدا؟ فرمود: «سَرور شما ، بَراء بن مَعرور است» .

امام علی علیه السلام :هیچ عیبی بدتر از بخل نیست.

امام علی علیه السلام :بخل، گِرد آورنده همه خوی های بد است .

امام علی علیه السلام :بخل، گِرد آورنده خوی های زشت است . آن ، مهاری است که با آن ، [شخص] به سوی هر بدی ای کشانده می شود.

امام علی علیه السلام :از بخل و دورویی بپرهیزید که این دو ، از نکوهیده ترینِ خوی هاست.

امام هادی علیه السلام :بخل، نکوهیده ترینِ خوی هاست.

.


ص: 342

الإمام علیّ علیه السلام :بِئسَ الخَلیقَهُ البُخلُ . (1)

عنه علیه السلام :مِن سوءِ الخُلُقِ ، البُخلُ وسوءُ التَّقاضی . (2)

عنه علیه السلام :لَو رَأَیتُمُ البُخلَ رَجُلاً لَرَأَیتُموهُ شَخصا مُشَوَّها . (3)

عنه علیه السلام :لَو رَأَیتُمُ البُخلَ رَجُلاً لَرَأَیتُموهُ مُشَوَّها یَغُضُّ (4) عَنهُ کُلُّ بَصرٍ ، ویَنصَرِفُ عَنهُ کُلُّ قَلبٍ . (5)

عنه علیه السلام :أربَعٌ تَشینُ الرَّجُلَ : البُخلُ ، وَالکَذِبُ ، وَالشَّرَهُ (6) ، وسوءُ الخُلُقِ . (7)

عنه علیه السلام :مَن بَخِلَ عَلَیکَ بِبِشرِهِ ، لَم یَسمَح بِبِرِّهِ . (8)

عنه علیه السلام :آفَهُ الاِقتِصادِ البُخلُ . (9)

عنه علیه السلام :ما فِرارُ الکِرامِ مِنَ الحِمامِ (10) ، کَفِرارِهِم مِنَ البُخلِ ومُقارَنَهِ اللِّئامِ . (11)

.

1- .غرر الحکم : ج 3 ص 258 ح 4418 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 194 ح 3977 .
2- .غرر الحکم : ج 6 ص 23 ح 9324 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 472 ح 8652 وفیه «ضیق» بدل «سوء» فی الموضع الأوّل .
3- .غرر الحکم : ج 5 ص 111 ح 7573 .
4- .غَضَّ طرفَهُ : أی کسره وأطرق ولم یفتح عینه (النهایه : ج 3 ص 371 «غضض») .
5- .غرر الحکم : ج 5 ص 118 ح 7598 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 416 ح 7064 .
6- .الشَّرهُ : غلبه الحرص (الصّحاح : ج 6 ص 2237 «شره») .
7- .غرر الحکم : ج 2 ص 151 ح 2143 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 74 ح 1808 .
8- .غرر الحکم : ج 5 ص 465 ح 9199 .
9- .غرر الحکم : ج 3 ص 106 ح 3942 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 181 ح 3710 وفیه «الغنی» بدل «الاقتصاد» .
10- .الحِمَامُ : الموت (النهایه : ج 1 ص 446 «حمم») .
11- .غرر الحکم : ج 6 ص 109 ح 9693 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 478 ح 8775 .

ص: 343

امام علی علیه السلام :بدخصلتی است بخل !

امام علی علیه السلام :بخل و بد مطالبه کردن [حقّ خود] ، از خصلت های بد است .

امام علی علیه السلام :اگر بخل را به صورت مردی می دیدید ، قطعا آن را شخصی بسیار زشت می دیدید.

امام علی علیه السلام :اگر بخل را [ به صورت انسان ] می دیدید، آن را زشت و بدریخت می دیدید ، به طوری که هر چشمی ، بر آن بسته می شد و هر دلی ، از آنْ روی می گردانْد .

امام علی علیه السلام :چهار خصلت برای مرد ، [ مایه ] ننگ است: بخل، دروغگویی، سیری ناپذیری، و بداخلاقی.

امام علی علیه السلام :کسی که خوش رویی خود را از تو دریغ دارد ، [به طریق اولی] نیکی [ و احسان ] خود را نیز از تو دریغ می کند.

امام علی علیه السلام :آفت میانه روی، بخل است.

امام علی علیه السلام :انسان های بخشنده ، آن چنان که از بخل و همنشینی با افراد فرومایه می گریزند، از مرگ نمی گریزند.

.


ص: 344

ج ما رُوِیَ بِلَفظِهِما أو فی مَعناهُماعلل الشرائع عن أبی بصیر :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَتَعَوَّذُ مِنَ البُخلِ ؟ فَقالَ : نَعَم یا أبا مُحَمَّدٍ فی کُلِّ صَباحٍ ومَساءٍ ، ونَحنُ نَتَعَوَّذُ بِاللّهِ مِنَ البُخلِ ، یَقولُ اللّهُ : «وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (1) وسَاُخبِرُکَ عَن عاقِبَهِ البُخلِ . إنَّ قَومَ لوطٍ کانوا أهلَ قَریَهٍ أشِحّاءَ عَلَی الطَّعامِ فَأَعقَبَهُمُ البُخلُ داءً لا دَواءَ لَهُ فی فُروجِهِم . فَقُلتُ : وما أعقَبَهُم ؟ فَقالَ : إنَّ قَریَهَ قَومِ لوطٍ کانَت عَلی طَریقِ السَّیّارَهِ إلَی الشّامِ ومِصرَ ، فَکانَتِ السَّیّارَهُ تَنزِلُ بِهِم فَیُضَیِّفونَهُم ، فَلَمّا کَثُرَ ذلِکَ عَلَیهِم ضاقوا بِذلِکَ ذَرعا بُخلاً ولُؤما ، فَدَعاهُمُ البُخلُ إلی أن کانوا إذا نَزَلَ بِهِمُ الضَّیفُ فَضَحوهُ مِن غَیرِ شَهوَهٍ بِهِم إلی ذلِکَ ، وإنَّما کانوا یَفعَلونَ ذلِکَ بِالضَّیفِ حَتّی یُنکَلَ (2) النّازِلُ عَنهُم ، فَشاعَ أمرُهُم فِی القَریَهِ وحَذِرَهُمُ النّازِلَهُ ، فَأَورَثَهُمُ البُخلُ بَلاءً لا یَستَطیعونَ دَفعَهُ عَن أنفُسِهِم مِن غَیرِ شَهوَهٍ لَهُم إلی ذلِکَ ، حَتّی صاروا یَطلُبونَهُ مِنَ الرِّجالِ فِی البِلادِ ویُعطونَهُم عَلَیهِ الجُعلَ (3) . ثُمَّ قالَ : فَأَیُّ داءٍ أدأی مِنَ البُخلِ ، ولا أضَرُّ عاقِبَهً ولا أفحَشُ عِندَ اللّهِ تَعالی ؟! (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا مَعشَرَ الأَنصارِ... کُنتُم فِی الجاهِلِیَّهِ إذ لا تَعبُدونَ اللّهَ، تَحمَلونَ الکَلَّ (5) وتَفعَلونَ فی أموالِکُمُ المَعروفَ ، وتَفعَلونَ إلَی ابنِ السَّبیلِ ، حَتّی إذا مَنَّ اللّهُ عَلَیکُم بِالإِسلامِ وَمَنّ عَلَیکُم بِنَبِیِّهِ ، إذ أنتُم تُحَصِّنونَ أموالَکُم ، وفیما یَأکُلُ ابنُ آدَمَ أجرٌ ، وفیما یَأکُلُ السَّبُعُ أوِ الطَّیرُ أجرٌ . (6)

.

1- .الحشر : 9 .
2- .النَّکْلُ : هو المنع والتنحیه عمّا یرید (النهایه : ج 5 ص 116 «نکل») .
3- .الجُعْلُ : وهو الاُجره علی الشیء (النهایه : ج 1 ص 276 «جعل») .
4- .علل الشرائع : ص 548 ح 4 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 245 ح 26 ، قصص الأنبیاء للراوندی : ص 118 ح 118 ولیس فیه ذیله من «ثمّ قال» وکلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 12 ص 147 ح 1 .
5- .الکَلُّ : الثِقلُ ، العیال ، الیتیم (المصباح المنیر : ص 538 «الکل») .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 4 ص 148 ح 7183 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 33 ح 2379 نحوه وکلاهما عن جابر بن عبد اللّه ، کنز العمّال : ج 6 ص 387 ح 16184 .

ص: 345



ج - احادیثی که با لفظ «شُح (تنگ نظری)» و «بخل» و یا در معنای آن دو ، وارد شده است

ج احادیثی که با لفظ «شُحّ (تنگ نظری)» و «بخل» ویا در معنای آن دو، وارد شده استعلل الشرائع به نقل از ابو بصیر :به امام باقر علیه السلام گفتم : آیا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از بخل [ به خدا ]پناه می برد؟ فرمود: «آری ، ای ابا محمّد ! در هر بام و شام. ما نیز از بخل ، به خدا پناه می بریم. خداوند می فرماید: «هر کس از تنگ نظری نفْس خود ، نگه داشته شود ، ایشان ، همان رستگاران اند » . از سرانجام بخل ، برایت بگویم ؟ قوم لوط ، اهل آبادی ای بودند که نسبت به غذا ، حریص و بخیل بودند و همین بخل ، به پیدایش دردی بی درمان در شهوت جنسی آنان انجامید» . گفتم : به چه چیز انجامید؟ فرمود: «آبادی قوم لوط ، بر سرِ راه کاروان های شام و مصر ، قرار داشت و کاروانیان ، در شهر آنان فرود می آمدند و لوطیان ، از آنها پذیرایی می کردند و با بالا گرفتن این وضع، قوم لوط به سبب بخل و خِسّتی که داشتند، به ستوه آمدند و این بخل ، کارشان را به آن جا کشاند که هر گاه مسافری در آبادیِ آنان فرود می آمد ، او را بی سیرت می کردند ، بدون آن که این کارشان از روی شهوت باشد ؛ بلکه بدان سبب این عمل را با میهمان انجام می دادند تا از نزد آنان برود . بدین سان، کار آنان در آبادی ، شایع شد و کاروانیان ، از آنها دوری می کردند . این چنین بود که بخل ، بلایی بر سرشان آورد که دیگر نمی توانستند آن را از خود ، دور سازند، بدون آن که میلی به این کار داشته باشند، و کارشان به جایی رسید که از مردان شهرها ، تقاضای این عمل را می کردند و در برابر آن به آنها مزد هم می دادند» . امام علیه السلام سپس فرمود: «پس چه دردی بدتر و فرجامش زیانبارتر و نزد خداوند متعال ، زشت تر از بخل است؟!» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای گروه انصار !... شما در زمان جاهلیت، آن گاه که خدا را نمی پرستیدید، به یتیمان رسیدگی می کردید و از اموالتان می بخشیدید و به در راه ماندگان ، کمک می نمودید، و اکنون که خداوند با نعمت اسلام و پیامبرش ، شما را رَهین منّت خویش ساخته است ، اموالتان را نگه می دارید، در صورتی که به اِزای آنچه آدمی زاده ای و حیوانی یا پرنده ای بخورد، مزدی [از جانب خدا] است.

.


ص: 346

الإمام علیّ علیه السلام :مَن لَم یُعطِ قاعِدا ، مُنِعَ قائِما . (1)

عنه علیه السلام :مَن لَم یُعطِ قاعِدا ، لَم یُعطَ قائِما . (2)

2 / 2ذَمُّ البَخیلِالکتاب«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ» . (3)

«إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا * الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا» . 4

«وَمَاذَا عَلَیْهِمْ لَوْ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْأَخِرِ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ» . (4)

.

1- .الکافی : ج 8 ص 20 ح 4 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر علیه السلام ، تحف العقول : ص 95 ، غرر الحکم : ح8200 .
2- .نهج البلاغه : الحکمه 396 ، عدّه الداعی : ص 73 ، غرر الحکم : ج 5 ص 248 ح 8199 .
3- .یس : 47 .
4- .النساء : 39 .

ص: 347



2 / 2 نکوهش بخیل
امام علی علیه السلام :کسی که به شخص افتاده عطا نکند [بخل ورزد] وقتی که [نیازمند شد و به دنبال نیازش] برخاست به او چیزی داده نمی شود .

امام علی علیه السلام :کسی که به شخص افتاده [نیازمند] عطا نکند، در حال نیازمند شدن به او چیزی عطا نمی شود .

2 / 2نکوهش بخیلقرآن«و چون به آنان گفته شود : «از آنچه خداوند به شما روزی داده ، انفاق کنید» ، کسانی که کافر شده اند ، به آنان که ایمان آورده اند ، می گویند : «آیا به کسی خوراک دهیم که اگر خدا می خواست ، [خودش] به او می خورانید ؟» ».

«خداوند ، کسی را که متکبّر و فخرفروش باشد ، دوست نمی دارد ؛ همان کسانی را که بخل می ورزند و مردم را به بخل ، وا می دارند (1) و آنچه را خداوند از فضل خویش بدانها ارزانی داشته است ، پوشیده می دارند ؛ و برای کافران ، عذابی خوار کننده ، آماده کرده ایم».

«اگر به خدا و روز بازپسین ایمان می آوردند و از آنچه خدا به آنان روزی داده، انفاق می کردند ، چه زیانی برایشان داشت؟».

.

1- .. «کسانی که بخل می ورزند و مردم را به بخل وا می دارند ...» تا آخر آیه . وا داشتن مردم به بخل ، از طریق روش فاسدشان و در پیش گرفتن بخل است، چه با زبان ، مردم را به بخل فرا بخوانند ، چه فرا نخوانند؛ زیرا این گروه ، به دلیل آن که دارای ثروت و مُکنت هستند ، مردم سعی می کنند خود را به آنها نزدیک کنند و در برابرشان ، خضوع نمایند ، و این به دلیل طمعی است که در طبیعت بشر ، وجود دارد. بنا بر این ، عملکرد بخیلان، همانند گفتارشان، تشویق کننده و باز دارنده است .

ص: 348

الحدیثأسباب نزول القرآن عن ابن عبّاس وابن زید :نَزَلَت فی جَماعَهٍ مِنَ الیَهودِ ، کانوا یَأتونَ رِجالاً مِنَ الأَنصارِ یُخالِطونَهُم ویَنصَحونَهُم ویَقولونَ لَهُم : لا تُنفِقوا أموالَکُم ، فَإِنّا نَخشی عَلَیکُمُ الفَقرَ، فَأَنزَلَ اللّهُ تَعالی: «الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ» . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أبعَدُکُم بی شَبَها ، البَخیلُ البَذیءُ الفاحِشُ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :ألا اُخبِرُکُم بِأَبعَدِکم مِنّی شَبَها ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : الفاحِشُ المُتَفَحِّشُ ، البَذیءُ البَخیلُ المُختالُ (3) ، الحَقودُ الحَسودُ ، القاسِی القَلبِ ، البَعیدُ مِن کُلِّ خَیرٍ یُرجی ، غَیرُ المَأمونِ مِن کُلِّ شَرٍّ یُتَّقی . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی یُبغِضُ البَخیلَ فی حَیاتِهِ ، السَّخِیَّ عِندَ مَوتِهِ! (5)

عنه صلی الله علیه و آله :یَابنَ آدَمَ ، کُنتَ بَخیلاً ما دُمتَ حَیّا (6) ، فَلَمّا حَضَرَتکَ الوَفاهُ عَمَدتَ إلی مالِکَ تُبَدِّدُهُ ، فَلا تَجمَع خَصلَتَینِ : إساءَهً فِی الحَیاهِ وإساءَهً عِندَ المَوتِ ، اُنظُر إلی قَرابَتِکَ الَّذینَ یَحزَنونَ ولا یَرِثونَ ، فَأَوصِ (7) إلَیهِم بِمَعروفٍ . (8)

.

1- .أسباب النزول : ص 157 ح 315 ، تفسیر الطبری : ج 4 الجزء 5 ص 86 نحوه .
2- .تحف العقول : ص 44 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 147 ح 61 .
3- .مختالٌ : أی متکبّر ذو خیلاء معجب بنفسه (تاج العروس : ج 14 ص 220 «خیل») .
4- .الکافی : ج 2 ص 291 ح 9 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 72 ص 109 ح 9 .
5- .البخلاء : ص 44 ، الفردوس : ج 1 ص 168 ح 627 کلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنز العمّال : ج 3 ص 447 ح7376 ؛ نزهه الناظر : ص 36 ح 42 ، أعلام الدین : ص 295 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 173 ح 8 .
6- .فی المصدر «سعیا» ، والتصویب من کنز العمّال .
7- .فی المصدر «فأوصل» ، والتصویب من المصادر الاُخری .
8- .الفردوس : ج 5 ص 284 ح 8198 عن زید بن ثابت ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 9 ص 68 ح 16368 عن قتاده من دون إسنادٍ إلیه صلی الله علیه و آله ، کنز العمّال : ج 3 ص 454 ح 7416 .

ص: 349

حدیثأسباب نزول القرآن به نقل از ابن عبّاس و ابن زید :گروهی از یهود ، نزد مردانی از انصار می رفتند و با آنان از درِ رفاقت و خیرخواهی در می آمدند و می گفتند: «اموالتان را انفاق نکنید؛ زیرا می ترسیم که شما دچار فقر شوید» . پس خداوند متعال ، [ این آیه را ] فرو فرستاد: «کسانی که بخل می ورزند و مردم را به بخل ، وا می دارند» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کم شباهت ترینِ شما به من، شخص بخیلِ بدزبانِ زشت کردار است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :«آیا شما را از کم شباهت ترینتان به من خبر ندهم؟» . گفتند : چرا، ای پیامبر خدا ! فرمود: «شخص زشت گویِ زشت کردارِ بدزبانِ بخیلِ متکبّرِ کینه توزِ حسود و سنگ دل که هرگز به خیر او امیدی نمی رود و از شرّش کسی در امان نیست».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند متعال ، از کسی که در زمان حیاتش بخیل است و هنگام مُردنش گشاده دست ، نفرت دارد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای پسر آدم که تا زنده ای ، بخل می ورزی و چون هنگام مرگت فرا می رسد ، به سراغ دارایی ات می روی و آن را پخش و پلا می کنی ! (1) دو خصلت را در خویشتن ، گِرد میاور: بد عمل کردن در زمان حیات ، و بد عمل کردن ، هنگام فرا رسیدن مرگت. به خویشاوندانت که [از رفتن تو] اندوه می خورند و ارثی نمی برند، بنگر و به سود آنان ، وصیّتی کن .

.

1- .. یعنی مالت را به غریبه ها می بخشی و به خیال خود ، اموالت را در راه خدا انفاق می کنی ، در حالی که نزدیکانت ، نیازمند آن هستند.

ص: 350

عنه صلی الله علیه و آله :لَفاجِرٌ سَخِیٌّ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِن عابِدٍ بَخیلٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لَجاهِلٌ سَخِیٌّ أحَبُّ إلَی اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِن عابِدٍ بَخیلٍ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :السَّخِیُّ الجَهولُ أحَبُّ إلَی اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِنَ العالِمِ البَخیلِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :شابٌّ سَخِیٌّ حَسَنُ الخُلُقِ ، أحَبُّ إلَی اللّهِ تَعالی مِن شَیخٍ بَخیلٍ عابِدٍ سَیِّئِ الخُلُقِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لَشابٌّ رَهِقٌ (5) فِی الذُّنوبِ سَخِیٌّ ، أحَبُّ إلَی اللّهِ مِن شَیخٍ عابِدٍ بَخیلٍ . (6)

الإمام الصادق علیه السلام :لَجاهِلٌ سَخِیٌّ أفضَلُ مِن ناسِکٍ بَخیلٍ . (7)

.

1- .شعب الإیمان : ج 7 ص 429 ح 10851 عن أبی هریره .
2- .سنن الترمذی : ج 4 ص 342 ح 1961 ، البخلاء : ص 47 کلاهما عن أبی هریره و ص 48 و 49 ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 27 ح 2363 ، شعب الإیمان : ج 7 ص 428 ح 10847 والأربعه الأخیره عن عائشه و ح10848 عن جابر بن عبد اللّه ، کنز العمّال : ج 6 ص 338 ح 15928 ؛ إرشاد القلوب : ص 136 .
3- .الفردوس : ج 2 ص 342 ح 3546 ، البخلاء : ص 45 کلاهما عن عائشه ، إحیاء العلوم : ج 3 ص 374 عن أبی هریره وفیهما «العابد» بدل «العالم» ، کنز العمّال : ج 6 ص 392 ح 16210 .
4- .کنز العمّال : ج 6 ص 361 ح 16061 نقلاً عن الفردوس : ج 2 ص 354 ح 3587 عن ابن عبّاس ، وفی النسخه التی بأیدینا «شابّ سخیّ سفیه أحبّ إلیّ من شیخ بخیل عابد» .
5- .رَهقهُ : غشیهُ (النهایه : ج 2 ص 283 «رهق») .
6- .جامع الأخبار : ص 308 ح 844 عن الإمام الصادق علیه السلام ، الکافی : ج 4 ص 41 ح 14 عن أبی جعفر المدائنی عن الإمام الصادق علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 61 ح 1708 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 295 ح919 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، فقه الرضا : ص 362 ، الاختصاص : ص 253 وفیهما «المقترف للذنوب» بدل «رهق فی الذنوب» ، مشکاه الأنوار : ص 406 ح 1348 عن الإمام الباقر علیه السلام وفیه «مقارف» بدل «رهق» ، بحار الأنوار : ج 71 ص 356 ح 18 .
7- .الدرّه الباهره : ص 30 ، جامع الأخبار : ص 307 ح 843 وفیه «شیخ» بدل «ناسک» ، نزهه الناظر : ص 168 ح 339 ، أعلام الدین : ص 303 وفیه «خیر» بدل «أفضل» ، بحار الأنوار : ج 71 ص 356 ح 18 .

ص: 351

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گنهکار سخاوتمند، نزد خداوند ، دوست داشتنی تر از عابد بخیل است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نادانِ سخاوتمند، نزد خداوند عز و جل ، دوست داشتنی تر از عابد بخیل است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سخاوتمند نادان ، نزد خداوند عز و جل ، دوست داشتنی تر از دانشمند بخیل است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جوانِ بخشنده نیک خوی، نزد خداوند متعال ، دوست داشتنی تر از پیرمرد بخیلِ عبادت پیشه زشت خوی است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جوانِ فرورفته در گناهان ، امّا بخشنده، نزد خداوند ، دوست داشتنی تر از پیرمرد عبادت پیشه بخیل است .

امام صادق علیه السلام :نادانِ سخاوتمند ، برتر از عابد بخیل است.

.


ص: 352

الإمام علیّ علیه السلام :لا یُبقِی المالَ إلَا البُخلُ ، وَالبَخیلُ مُعاقَبٌ مَلومٌ . (1)

عنه علیه السلام :دینارُ البَخیلِ حَجَرٌ (2) . (3)

عنه علیه السلام :هَل تُبصِرُ إلّا فَقیرا یُکابِدُ (4) فَقرا ، أو غَنِیّا بَدَّلَ نِعمَهَ اللّهِ کُفرا ، أو بَخیلاً اتَّخَذَ البُخلَ بِحَقِّ اللّهِ وَفرا ، أو مُتَمَرِّدا کَأَنَّ بِاُذُنِهِ عَن سَمعِ المَواعِظِ وَقرا (5) . (6)

2 / 3النَّهیُ عَنِ البُخلِالکتاب«وَلَا تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ » . (7)

«وَ لَا یَأْتَلِ أُوْلُواْ الْفَضْلِ مِنکُمْ وَ السَّعَهِ أَن یُؤْتُواْ أُوْلِی الْقُرْبَی وَالْمَسَاکِینَ وَ الْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُواْ وَلْیَصْفَحُواْ أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » . (8)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ عَضوضٌ (9) یَعَضُّ کُلُّ امرِئٍ عَلی ما فی یَدَیهِ ، ویَنسَونَ الفَضلَ بَینَهُم ، قالَ اللّهُ عز و جل : «وَلَا تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ» . (10)

.

1- .غرر الحکم : ج 6 ص 416 ح 10843 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 543 ح 10079 .
2- .أی لا یستفید منه ، لأنّه یجمعه ولا یصرفه فیما ینفعه ، فلا فرق بین دیناره والحجر (هامش المصدر) .
3- .المواعظ العددیّه : ص 56 .
4- .کابدتُ الأمر : إذا قاسیت شدّته (الصحاح : ج 2 ص 530 «کبد») .
5- .الوَقْرُ : ثِقلُ السمع (النهایه : ج 5 ص 213 «وقر») .
6- .نهج البلاغه : الخطبه 129 ، غرر الحکم : ج 6 ص 206 ح 10049 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 511 ح 9308 ، بحار الأنوار : ج 103 ص 108 ح 8 .
7- .البقره : 237 .
8- .النُّور : 22 . ویَأتَلِ : هو یفتعل من ألوت ، وقیل : هو من : آلیتُ : حلفت (مفردات ألفاظ القرآن : ص 84 «إلی») .
9- .العَضُوضُ : الزمن الشدید الکَلِب (تاج العروس : ج 10 ص 100 «عضض») .
10- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 126 ح 414 عن ابن أبی حمزه عن الإمام الباقر علیه السلام ، الکافی : ج 5 ص 310 ح 28 عن معاویه بن وهب عن الإمام الصادق علیه السلام ، تهذیب الأحکام : ج 7 ص 18 ح 80 عن أبی أیوب عن الإمام الصادق علیه السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 45 ح 168 عن داود بن سلیمان الفرّاء عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام وفیه «المؤمن» بدل «کل امرئ» و «لم یؤمن بذلک» بدل «وینسون الفضل بینهم» ، بحار الأنوار : ج 74 ص 413 ح 28 .

ص: 353



2 / 3 نهی از بخل
امام علی علیه السلام :مال [ و ثروت ] را چیزی جز بخل ، باقی نمی گذارد، و شخص بخیل ، [ در آخرت ] بازخواست و سرزنش می شود.

امام علی علیه السلام :دینارِ شخص بخیل، [همانند] سنگ است ! (1)

امام علی علیه السلام :آیا جز فقیری را می بینی که از فقر ، در رنج است، یا ثروتمندی را که نعمت خدا را کفران کرده، یا بخیلی را که برای افزودن بر دارایی خویش ، نسبت به حقّ خداوند ، بخل می ورزد، یا سرکشی را که گویی گوشش از شنیدن پند و اندرزها ، کَر است ؟ !

2 / 3نهی از بخلقرآن«و [بخشش و] بزرگواری کردن نسبت به یکدیگر را فراموش مکنید که خداوند ، به آنچه انجام می دهید ، بیناست».

«و سرمایه داران و فراخ دولتان ، نباید از دادنِ [مال] به خویشاوندان و تهی دستان و مهاجرانِ در راه خدا ، دریغ ورزند ، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خداوند ، بر شما ببخشاید ؟! و خداوند ، آمرزنده مهربان است».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چنان روزگارِ سختی بر مردمان خواهد رسید که هر کس ، آنچه را [از مال و دارایی] دارد ، با چنگ و دندان خود ، نگه می دارد و بخشیدن به یکدیگر را فراموش می کنند، در حالی که خداوند عز و جل فرموده است: «و [ بخشش و ]بزرگواری نسبت به یکدیگر را فراموش مکنید» .

.

1- .. یعنی از دارایی اش استفاده نمی کند؛ زیرا آن را گِرد می آورد و در آنچه به سود اوست ، خرج نمی نماید . در این صورت ، فرقی میان دینار و سنگ نیست .

ص: 354

الإمام علیّ علیه السلام :سَیَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ عَضوضٌ ، یَعَضُّ المُوسِرُ عَلی ما فی یَدَیهِ ولَم یُؤمَر بِذلِکَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «وَلَا تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ» . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا رُزِقتَ فَلا تَخبَأ ، وإذا سُئِلتَ فَلا تَمنَع . (2)

2 / 4التَّحذیرُ مِن مَنعِ الماعونِالکتاب«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ * وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ» . (3)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن مَنَعَ الماعونَ 4 جارَهُ ، مَنَعَهُ اللّهُ خَیرَهُ یَومَ القِیامَهِ ووَکَلَهُ إلی نَفسِهِ ، ومَن وَکَلَهُ إلی نَفسِهِ فَما أسوَأَ حالَهُ . (4)

.

1- .سنن أبی داود : ج 3 ص 255 ح 3382 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 246 ح 937 ، السنن الکبری : ج 6 ص 29 ح 11076 ، کنز العمّال : ج 4 ص 168 ح 10008 ؛ نهج البلاغه : الحکمه 468 ، خصائص الأئمّه : ص124 ، صحیفه الإمام الرضا علیه السلام : ص 270 ح 2 عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «لم یؤثر» بدل «لم یؤمر» ، بحار الأنوار : ج 74 ص 418 ح 39 .
2- .المستدرک علی الصحیحین:ج4 ص352 ح7887، المعجم الکبیر:ج1 ص341 ح1021، حلیه الأولیاء: ج1 ص150 الرقم24، تاریخ دمشق : ج10 ص465 ح2671، الفردوس : ج1 ص434 ح1769 وکلّها عن بلال ، کنز العمّال : ج6 ص387 ح16183 .
3- .4 . الماعون : 4 7 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 14 ح 4968 ، الأمالی للصدوق : ص 515 ح 707 کلاهما عن الحسین بن زید عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 314 ح 2655 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ولیس فیه «ومن وکله إلی نفسه» ، بحار الأنوار : ج 75 ص 46 ح 3 .

ص: 355



2 / 4 بر حذر داشتن از «دریغ ورزیدن کالاهای خانه»
امام علی علیه السلام :زمانی چنان سخت بر مردم خواهد رسید که توانگر ، آنچه را در اختیار دارد ، با چنگ و دندان نگه می دارد ، در حالی که به چنین کاری فرمان نیافته است ؛ [بلکه برعکس] خداوند متعال فرموده است: «و [بخشش و ]بزرگواری کردن نسبت به یکدیگر را فراموش مکنید» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه نعمتی به تو روزی شد ، پنهانش مدار، و هر گاه از تو درخواست شد ، دریغ مَوَرز.

2 / 4بر حذر داشتن از «دریغ ورزیدن کالاهای خانه»قرآن«وای بر نمازگزاران؛ آنان که از نمازشان غافل اند ، آنان که ریا می کنند و از دادن کالاهای خانه [ به دیگران ] ، خودداری می ورزند ! ». (1)

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس کالاهای خانه اش را از همسایه اش دریغ ورزد [و به او عاریت ندهد] ، خداوند روز قیامت ، خیر خود را از او دریغ می ورزد و وی را به خودش وا می گذارد؛ و کسی که خداوند ، او را به خود وا بگذارد ، چه بد روز و حالی خواهد داشت !

.

1- .. واژه «ماعون» که در متن آیه آمده ، نام جامعی است برای اثاث خانه ، مانند دیگ و تیشه و امثال آن. قماش خانه، کالای خانه، اثاث، کارفرمای خانه و رخت خانه. در سخن خداوند متعال : «یَمْنَعُونَ الْماعُونَ» ، ماعون ، به هر چیزی که به دیگری در رفع نیازی از نیازهای زندگی کمک کند ، مانند قرضی که بدهی، احسانی که انجام دهی ، و کالاهای خانه که به عاریه به کسی بدهی ، گفته می شود . دیگر معانی متفرّقه آن که در سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر این واژه آمده ، همگی به همین معنا باز می گردند .

ص: 356

عنه صلی الله علیه و آله :مَن مَنَعَ الماعونَ مِن جارِهِ إذَا احتاجَ إلَیهِ ، مَنَعَهُ اللّهُ فَضلَهُ یَومَ القِیامَهِ ووَکَلَهُ إلی نَفسِهِ ، ومَن وَکَلَهُ اللّهُ عز و جل إلی نَفسِهِ هَلَکَ ولا یَقبَلُ اللّهُ عز و جللَهُ عُذرا . (1)

تفسیر ابن کثیر عن علیّ بن فلان النمیری :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : المُسلِمُ أخُو المُسلِمِ إذا لَقِیَهُ حَیّاهُ بِالسَّلامِ ویَرُدُّ عَلَیهِ ما هُوَ خَیرٌ مِنهُ ، لا یَمنَعُ الماعونَ قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَا الماعونُ ؟ قالَ : الحَجَرُ وَالحَدیدُ وأشباهُ ذلِکَ . (2)

شعب الإیمان عن الحارث بن شریح :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّ المُسلِمَ أخُو المُسلِمِ ، إذا لَقِیَهُ رَدَّ عَلَیهِ مِنَ السَّلامِ بِمِثلِ ما حَیّاهُ بِهِ أو أحسَنَ مِن ذلِکَ ، وإذَا استَأمَرَهُ نَصَحَ لَهُ ، وإذَا استَنصَرَهُ عَلَی الأَعداءِ نَصَرَهُ ، وإذَا استَنعَتَهُ قَصدَ السَّبیلِ یَسَّرَهُ ونَعَتَ لَهُ ، وإذَا استَعارَهُ الحَدَّ (3) عَلَی العَدُوِّ أعارَهُ ، وإذَا استَعارَهُ الحَدَّ [عَلَی المُسلِمِ] (4) لَم یُعِرهُ ، وإذَا استَعارَهُ الجُبَّهَ أعارَهُ ، لا یَمنَعُهُ الماعونَ . قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ومَا الماعونُ ؟ قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الماعونُ فِی الحَجَرِ وَالماءِ وَالحَدیدِ . قالوا : وأیُّ الحَدیدِ ؟ قالَ : قِدرُ النُّحّاسِ وحَدیدُ الفَأسِ الَّذی تَمتَهِنونَ بِهِ . قالوا : فَما هذَا الحَجَرُ ؟ قالَ : القِدرُ مِنَ الحِجارَهِ . (5)

.

1- .ثواب الأعمال : ص 334 ح 1 عن أبی هریره وابن عبّاس ، أعلام الدین : ص 414 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 363 ح 30 .
2- .تفسیر ابن کثیر : ج 8 ص 518 ، اُسد الغابه : ج 4 ص 199 الرقم 3795 بزیاده «والماء» بعد «والحدید» ، الدرّ المنثور : ج 8 ص 644 نقلاً عن ابن قانع عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
3- .فی المصدر : «أحد» وکذا الذی بعده ، والتصویب فی الموضعین من کنز العمّال .
4- .ما بین المعقوفین سقط من المصدر وأثبتناه من کنز العمّال .
5- .شعب الإیمان : ج 6 ص 116 ح 7654 ، کنز العمّال : ج 1 ص 151 ح 754 .

ص: 357

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس از همسایه خود ، وسیله ای را که به آن نیاز دارد ، مضایقه کند ، خداوند روز قیامت ، فضل و لطف خویش را از او مضایقه می نماید و وی را به خودش وا می گذارد، و کسی که خداوند عز و جل او را به خود وا گذارد ، تباه می شود و خدای عز و جل ، هیچ عذری را از وی نمی پذیرد.

تفسیر ابن کثیر به نقل از علی بن فلان نمیری :از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرماید: «مسلمان ، برادر مسلمان است: هر گاه به او برخورَد ، سلامش می کند ، و او نیز پاسخ سلامش را بهتر از آن می دهد و ماعون را از وی ، دریغ نکند» . گفتم : ای پیامبر خدا ! ماعون چیست؟ فرمود: «سنگ و آهن و مانند اینها» .

شُعب الإیمان به نقل از حارث بن شُرَیح :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مسلمان ، برادر مسلمان است: هر گاه به او بر خورَد ، سلامش را همان گونه که به وی سلام کرده است یا بهتر از آن ، جواب می دهد و هر گاه از وی مشورت خواست ، راه نمایی اش می کند و هر گاه از او در برابر دشمنان یاری طلبید، یاری اش می دهد و هر گاه از او راه نمایی خواست ، راه را به او نشان می دهد، و هر گاه برای مقابله با دشمن ، شمشیرش را عاریه خواست ، آن را به او عاریه می دهد، و اگر برای مقابله با مسلمان ، شمشیرش را عاریه خواست ، به او عاریه نمی دهد و هر گاه رَدایی را عاریه خواست ، به او عاریه می دهد و ماعون را از وی ، دریغ نمی ورزد» . گفتند : ای پیامبر خدا ! ماعون چیست؟ فرمود: «ماعون، سنگ و آب و آهن است» . گفتند : کدام آهن؟ فرمود: «دیگ مسی و تیشه آهنی که با آن ، کار می کنند» . گفتند : سنگ چیست؟ فرمود: «دیگ سنگی».

.


ص: 358

المعجم الکبیر عن حفصه بنت سیرین :قالَت لَنا اُمُّ عَطِیَّهَ : أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن لا نَمنَعَ الماعونَ . قُلتُ : ومَا الماعونُ ؟ قالَت : هُوَ ما یَتَعاطاهُ النّاسُ بَینَهُم . (1)

الإمام علیّ علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ» :هِیَ الزَّکاهُ المَفروضَهُ ، یُراؤونَ (2) بِصَلاتِهِم ویَمنَعونَ زَکاتَهُم . (3)

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِهِ عز و جل : «وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ» :هُوَ القَرضُ یُقرِضُهُ ، وَالمَعروفُ یَصطَنِعُهُ ، ومَتاعُ البَیتِ یُعیرُهُ ، ومِنهُ الزَّکاهُ . (4)

المعجم الأوسط عن ابن مسعود :کُنّا نَقولُ فی قَولِهِ : «وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ» : القِدرَ وَالدَّلوَ وأشباهَ ذلِکَ ، فَإِنَّهُ لاغِنی بِالنّاسِ عَنها . (5)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 25 ص 67 ح 162 ، مجمع الزوائد : ج 7 ص 300 ح 11522 .
2- .قوم مُراؤون ، والاسم الریاء ، یقال فعل ذلک ریاءً وسمعه (الصحاح : ج 6 ص 2348 «رأی») .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 585 ح 3977 ، السنن الکبری : ج 4 ص 308 ح 7794 ، تفسیر الطبری : ج15 الجزء 30 ص 315 وفیه «یمنعون زکاه اموالهم» وکلّها عن مجاهد .
4- .الکافی : ج 3 ص 499 ح 9 عن أبی بصیر و ص 498 ح 8 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 48 ح 1666 کلاهما عن سماعه بن مهران نحوه ، مجمع البیان : ج 10 ص 834 عن أبی بصیر ، الهدایه : ص 44 ولیس فیه ذیله ، بحار الأنوار : ج 96 ص 99 ح 27 .
5- .المعجم الأوسط : ج 2 ص 129 ح 1472 ، المعجم الکبیر : ج 9 ص 207 ح 9010 و ح 9011 ، تفسیر الطبری : ج 15 الجزء 30 ص 317 ، تفسیر ابن کثیر : ج 8 ص 517 کلّها نحوه .

ص: 359

المعجم الکبیر به نقل از حَفْصه دختر سیرین :امّ عطیّه به ما گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ما دستور داد که از [عاریه دادن] ماعون ، دریغ نورزیم. من (حفصه) پرسیدم: ماعون چیست؟ امّ عطیّه گفت: وسایلی که مردم میان خود [به عاریت] ردّ و بدل می کنند.

امام علی علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و ماعون را دریغ می ورزند» :ماعون ، همان زکات واجب است؛ یعنی در نمازشان ، ریا می کنند و زکات خود را نمی پردازند.

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «و ماعون را دریغ می ورزند» :ماعون، قرضی است که شخص می دهد، احسانی است که می کند، کالای خانه ای است که به عاریت می دهد ، و زکات هم از جمله آن است.

المعجم الأوسط به نقل از ابن مسعود :ما در باره آیه « و ماعون را دریغ می ورزند » می گفتیم: [ماعون ، ]دیگ و دَلْو و مانند اینهاست ؛ زیرا مردم به این چیزها نیاز دارند.

.


ص: 360

سنن أبی داود عن ابن مسعود :کُنّا نَعُدُّ الماعونَ عَلی عَهدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله عارِیَّهَ الدَّلوِ وَالقِدرِ . (1)

الدرّ المنثور عن ابن مسعود :کانَ المُسلِمونَ یَستَعیرونَ مِنَ المُنافِقینَ الدَّلوَ وَالقِدرَ وَالفَأسَ وشِبهَهُ فَیَمنَعونَهُم ، فَأَنزَلَ اللّهُ «وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ» . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَمنَعُوا الخَمیرَ (3) وَالخُبزَ ، فَإِنَّ مَنعَهُما یورِثُ الفَقرَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :خَمسٌ لا یَحِلُّ مَنعُهُنَّ : الماءُ وَالمِلحُ وَالکِلاءُ وَالنّارُ وَالعِلمُ ، وفَضلُ العِلمِ خَیرٌ مِن فَضلِ العِبادَهِ ، وکَمالُ الدّینِ الوَرَعُ . (5)

سنن أبی داود عن بهیسه عن أبیها ، قالت :اِستَأذَنَ أبِیَ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله فَدَخَلَ بَینَهُ وبَینَ قَمیصِهِ ، فَجَعَلَ یُقَبِّلُ ویَلتَزِمُ ، ثُمَّ قالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَا الشَّیءُ الَّذی لا یَحِلُّ مَنعُهُ ؟ قالَ : «الماءُ» قالَ : یا نَبِیَّ اللّهِ ، مَا الشَّیءُ الَّذی لا یَحِلُّ مَنعُهُ ؟ قالَ : «المِلحُ» قالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَا الشَّیءُ الَّذی لا یَحِلُّ مَنعُهُ ؟ قالَ : أن تَفعَلَ الخَیرَ خَیرٌ لَکَ . (6)

.

1- .سنن أبی داود : ج 2 ص 124 الرقم 1657 ، السنن الکبری للنسائی : ج 6 ص 522 ح 11701 ، السنن الکبری : ج 4 ص 308 ح 7789 ، المعجم الأوسط : ج 5 ص 31 ح 4589 ، المعجم الکبیر : ج 9 ص 208 ح 9014 و ح 9013 بزیاده «وأشباه ذلک» فی آخره ، تفسیر الطبری : ج 15 الجزء 30 ص 317 کلّها بزیاده «والفأس» ، تفسیر ابن کثیر : ج 8 ص 517 .
2- .الدرّ المنثور : ج 8 ص 644 نقلاً عن ابن مردویه .
3- .الخَمِیرُ والخَمِیرهُ : الذی یُجعل فی العجین (الصحاح : ج 2 ص 650 «خمر») .
4- .الهدایه : ص 44 ، تهذیب الأحکام : ج 7 ص 162 ح 718 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 269 ح3973 کلاهما عن السّکونی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، الجعفریّات : ص 161 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ولیس فیه «والخبز» ، بحار الأنوار : ج 96 ص 99 ح 27 .
5- .الجعفریّات : ص 172 عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
6- .سنن أبی داود : ج 2 ص 127 ح 1669 و ج 3 ص 278 ح 3476 ، مسند ابن حنبل : ج 5 ص 399 ح 15947 ، سنن الدارمی : ج 2 ص 722 ح 2515 نحوه ، المعجم الکبیر : ج 24 ص 206 ح 528 ، اُسد الغابه : ج 6 ص 344 الرقم 6405 .

ص: 361

سنن أبی داوود به نقل از ابن مسعود :ما در زمان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، ماعون را عاریه دادن دَلْو و دیگ می دانستیم.

الدرّ المنثور به نقل از ابن مسعود :مسلمانان ، از منافقان ، دلو و دیگ و تیشه و مانند اینها را به عاریه می خواستند ؛ ولی آنها نمی دادند. پس خداوند ، این آیه را فرو فرستاد: «و ماعون را دریغ می ورزند» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از [ دادن] خمیر مایه و نان ، دریغ نکنید؛ زیرا دریغ کردن آنها ، فقر می آورد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پنج چیز است که دریغ کردن آنها [از دیگران] ، روا نیست: آب ، نمک ، علوفه ، آتش ، و دانش . ارزش دانش ، بیشتر از ارزش عبادت است، و کمال دین [و دینداری] ، پارسایی است.

سنن أبی داوود به نقل از بهیسه :پدرم از پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه طلبید و سرش را زیر پیراهن ایشان کرد و به بدن پیامبر صلی الله علیه و آله چسبید و شروع به بوسیدن بدن ایشان کرد. سپس گفت: ای پیامبر خدا ! آن چیست که ممانعت کردن از آن ، روا نیست؟ فرمود: «آب» . [ دوباره ] گفت : ای پیامبر خدا ! آن چیست که ممانعت کردن از آن ، روا نیست؟ فرمود: «نمک» . [ باز ] گفت : ای پیامبر خدا ! آن چیست که مضایقه کردن از آن ، روا نیست؟ فرمود: «هر کار نیکی که انجام دهی ، به سود توست».

.


ص: 362

الإمام علیّ علیه السلام :لا یَحِلُّ مَنعُ المِلحِ وَالنّارِ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام :لا تَمانَعوا قَرضَ الخَمیرِ وَالخُبزِ وَاقتِباسِ النّارِ ، فَإِنَّهُ یَجلِبُ الرِّزقَ عَلی أهلِ البَیتِ مَعَ ما فیهِ مِن مَکارِمِ الأَخلاقِ . (2)

.

1- .الکافی : ج 5 ص 308 ح 19 عن أبی البختری عن الإمام الصادق علیه السلام ، قرب الإسناد : ص 137 ح 483 عن أبی البختری عن الإمام الصادق عن أبیه عنه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 75 ص 46 ح 2 .
2- .الکافی : ج 5 ص 315 ح 47 عن معاویه بن عمّار ، وسائل الشیعه : ج 17 ص 446 ح 22960 .

ص: 363

امام علی علیه السلام :دریغ داشتن نمک و آتش [ از دیگران ] ، روا نیست.

امام صادق علیه السلام :از قرض دادن خمیر مایه و نان و اخگر آتش ، دریغ نورزید؛ زیرا قرض دادن اینها برای اهل خانه ، روزی می آورد، علاوه بر آن که در این کار ، بزرگواری های اخلاقی است.

.


ص: 364

الفصل الثالث : مبادئ البخل3 / 1الجَهلُالکتاب«وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ بِمَا ءَاتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَیْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَیُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُواْ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» . (1)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :الحِرصُ وَالشَّرَهُ وَالبُخلُ نَتیجَهُ الجَهلِ . (2)

عنه علیه السلام :ما عَقَلَ مَن بَخِلَ بِإِحسانِهِ . (3)

عنه علیه السلام وقَد مَرَّ بِقَذَرٍ عَلی مَزبَلَهٍ :هذا ما بَخِلَ بِهِ الباخِلونَ . (4)

.

1- .آل عمران : 180 .
2- .غرر الحکم : ج 2 ص 28 ح 1694 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 26 ح 304 وفیه «الشحّ» بدل «البخل» .
3- .غرر الحکم : ج 6 ص 76 ح 9588 .
4- .نهج البلاغه : الحکمه 195 ، خصائص الأئمّه : ص 112 عن الشعبیّ ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 102 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 512 ح 9333 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 144 ح 28 ؛ أنساب الأشراف : ج 2 ص 372 عن الشعبی .

ص: 365